کانون بسیج فرهنگیان ناحیه 4 قم

کانون بسیج فرهنگیان ناحیه 4 قم
آخرین نظرات
  • ۲ مرداد ۹۴، ۱۹:۰۶ - محمد مهدی تهرانی
    خدا قوت

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «امام عسگری» ثبت شده است

وره ولایت امام عسکری(ع) از حساس ترین مقاطع تاریخ اسلام است و مأموریت مهم ایشان در این دوره نهادینه کردن وصایت امام عصر(عج) و آموختن چگونگی انتظار امام غایب به رهروان حقیقی دین است.

خبرگزاری مهر _ گروه دین و اندیشه: به مناسبت سالروز میلاد خجسته ابالمهدی، امام حسن عسکری(ع) درباره سیره ایشان و نقش آن امام در هدایت شیعیان با تنی چند از کارشناسان تاریخ اسلام به گفتگو نشسته ایم که از نظر می گذرد؛

امام عسکری(ع) انتظار امام زمان غایب را به رهروان دین آموخت

حشمت الله قنبری، استاد تاریخ اسلام درباره دوره حیات امام عسکری(ع) به خبرنگار مهر گفت: اگر دوران عمر ٢٩ ساله امام حسن عسکری(ع) را به سه دوره تقسیم کنیم، ١٣ سال حضور و زندگی در مدینه و ١٠ سال اقامت در سامرا پیش از عهده دار شدن امر امامت امت و ٦سال عصر ولایت آن بزرگوار آن حضرت در یکى از مقاطع تاریخ اسلام و شاید به نوعى از حساس ترین دورانهاى تاریخى اسلام علیرغم توقف کوتاهى که در عالم ناسوت داشتند، ماموریتى مهم از جنس ماموریت رسول اکرم(ص) اسلام را با عالیترین شیوه هاى ممکن را به انجام رساندند و این موضوع ماجراى نهادینه کردن وصایت و امامت وجود مقدس امام عصر روحى فدا با همه ویژگیهاى مربوط به آن است.

وی افزود: حبس امام عسکرى(ع) و تحت نظر بودن مستمر و بى وقفه ایشان در طول دوران امامت و روش اداره امور شیعیان از ناحیه آن حضرت دقیقا ً نمونه اى از رابطه امام حق با مامومین صالح و مومنان در عصر موسوم به غیبت است. همان طوری که مى دانید از گذشته هاى دور وعده موعود آخرالزمان داده شده بود و تقریبا در همه ادیان توحیدى و مکاتب اخلاقى بشر ساخته موضوع مهدویت به عنوان یک اصل اساسى مورد تاکید واقع شده و در میان مذاهب اسلامى نیز بدون کوچکترین اختلاف اعتقاد بر این است که منجى آخرالزمان شخصیتى ممتاز از اولاد حضرت صدیقه طاهره(س) و امیرالمومنین على(ع) خواهد بود که همنام رسول خدا(ص) است.

استاد تاریخ اسلام اضافه کرد: تقدیر الهى و تدبیر والاى حضرت عسکرى در دوران امامت مظلومانه آن حضرت به گونه اى رقم خورد تا مردم خصوصا پیروان مکتب اهل بیت برخوردارى از امامت حق را در پشت پرده غیب در قالب حبس و دور ماندن از وجود مبارک آن حضرت تجربه کنند. به همین علت در طول دوران امامت حضرت امام یازدهم محبین و پیروان آن حضرت نوعا ً از طریق نامه نگارى و واسطه هاى حضرت ایشان جوابهاى خود را دریافت و امور مادى و معنوى خود را تمشیت مى کردند، در سایه فشار و مراقبت همه جانبه حکومت عباسی که پس از شهادت حضرت رضا شدت بیشترى پیدا کرده بود کمتر کسى امکان نزدیک شدن به امام را پیدا مى کرد، ضمن اینکه امکان تمرکز اصحاب امام عسکری وجود نداشت و شخصیتهایى مانند ابوعلی احمد بن اسحاق اشعری در قم و ابوسهل اسماعیل نوبختی در بغداد و بدون دسترسى مناسب و مستقیم به امام زندگى مى کردند.

وی در پایان گفت: هنر امام(ع) این بود که علیرغم همه محدودیتهاى هراسناک، با دقت و فراست با استفاده از روشهایى که بعدها رسم الخط ارتباط مردم با حضرت امام عصر شد، هم پاسخگوى نیازهاى اعتقادى و سیاسی و علمى پیروان مکتب اهل بیت بود به نحوى که در دوران امامت خود، آثار مهمی از جمله تفسیر قرآن و بیان مسائل فقهی، نشر احکام و سمت و سو بخشیدن به جنبش هاى اسلامى و انقلابی پیروان مکتب اهل بیت به میراث گذاشتند هم با مناظره هاى علمى همه جانبه و دقیق، شبهات و شعله آتش افروزیها و فتنه انگیزیها طواغیت بنى عباس را فرو مى نشاندند، در عین حال چگونه زیستن و چگونه در انتظار امام زمان غایب بودن را به رهروان حقیقى دین آموختند.

توجه خاص امام عسکری(ع) به تفسیر قرآن

حجت الاسلام دکتر محمد دشتی، عضو هیئت علمی جامعة المصطفی(ص) العالمیة درباره اقدامات مهم امام حسن عسکری(ع) گفت: یکی از محورهای قابل توجه و مورد اهمیت و اهتمام حضرت امام حسن عسکری(ع) آماده سازی شیعه برای ورود به عصر غیبت است که در این خصوص امام سعی می کنند همه نکات علمی لازم و موارد نیاز شیعیان در این موارد و احیانا مشکلات مرتبط را به طور خاص مورد توجه و عنایت قرار دهند و شیعیان را برای ورود به عصر غیبت آماده کنند. رویکرد علمی حضرت هم به سمت آماده سازی شیعه برای ورود به عصر غیبت بوده است. در این خصوص امام سعی می کردند شبهه ها را از ذهن مردم و شیعیان و حتی در ارتباط با کل جامعه اسلامی بزدایند.

وی ادامه داد: عنایت ائمه(ع) با توجه به شرایطی که در آن زندگی می کردند در وهله اول شیعیان ولی به طور عموم نسبت به همه مسلمانان و جامعه اسلامی بوده است. امام عسکری(ع) هم توجه خاصی داشتند تا جامعه را از نظر ارزشهای اسلامی و معارف اسلامی حفظ کنند. به همین خاطر با علم به اینکه توجه داشتند که دست شیعیان به زودی از دست امام معصوم(ع) کوتاه می شود در این شرایط سبک زندگی علمی خاصی را بنا نهادند.

عضو هیأت علمی جامعه المصطفی تصریح کرد: در این سبک زندگی علمی امام سعی می کنند پشتوانه علمی جامعه اسلامی و شیعیان را تقویت کنند. در این خصوص یکی از نکاتی که قابل توجه است در زمینه علوم قرآنی است. امام(ع) در این زمینه توجه خاصی به علوم قرآن و تفسیر قرآن داشتند که گزارشهایی داریم که دو دوره تفسیر قرآن از ایشان داریم که یکی از این تفاسیر ابن شهرآشوب مازندرانی در معالم العلما ذیل نام حسن بن خالد برقی قمی نقل می کند.

وی افزود: طبق نقل ابن شهرآشوب ایشان محضر امام عسکری(ع) را قبل از امامت درک می کند و در این حضور تفسیری جامع مشتمل بر ۱۲۰ جزء یا ۱۲۰ جلد را به املای امام دریافت می کند که گنجینه گران سنگی بوده که در قرن چهار و پنجم موجود بوده اما متأسفانه امروزه در دسترس ما نیست. از شگفتیهاست که امام(ع) که در شرایط امنیتی زندگی می کردند و ارتباط شیعیان با ایشان سخت بوده با چه اهتمام و شیوه هایی این تفسیر گران سنگ را القا کردند.

حجت الاسلام دشتی گفت: تفسیر دیگری نیز وجود داشت که توسط دو برادر اهل استراباد(شهری در نزدیکی گرگان فعلی که از بین رفته است) جمع آوری شده است که بخشهایی از آن امروزه موجود است. تثبیت جایگاه قرآن به عنوان بزرگترین معجزه پیامبر اکرم(ص) و به عنوان ثقل اکبر یکی از خدمات علمی آن حضرت است که اگر جایگاه آن به خطر بیفتد و ارزش و اعتبار آن تضعیف شود طبیعتا خسارت سنگینی متوجه اسلام و مسلمانان و آینده تاریخ اسلام می شد.

وی در پایان گفت: در روایات آمده است که یعقوب بن اسحاق کندی در اعتبار و صحت و استحکام قرآن کریم شک کرد. او که یکی از بزرگترین دانشمندان و فیلسوف آن زمان بود در حال نگارش کتابی در این مورد بود که امام عسکری(ع) از طریق یکی از شاگردانش برای او پیغامی فرستاد. امام به شاگردش آموخت که به او بگوید استاد ازکجا می دانی که منظور خداوند همین برداشت توست. احتمال نمی دهید در معانی ای که شما از قرآن برداشت کردید و تناقضات قرآن را استخراج کردید، احتمال دیگری در معنای آیات وجود داشته باشد؟! واقعا این کار و اقدام امام، اقدامی معجزه آسا بود. وقتی کندی این جملات را شنید دچار شوک شد و از شاگرد خواست که بگوید این را چه کسی گفته است؟ در نهایت وقتی شاگرد با اصرارهای کندی مجبور شد بگوید که این را أبومحمد حسن بن علی العسکری به من القا کرد که استاد اذعان و اعتراف کرد که چنین سؤالی از چنان شخصیتی شایسته و بایسته است و آن وقت کتاب نوشته شده را در آتش سوزاند.

نامه ها و مکتوبات امام عسکری(ع)

حجت الاسلام والمسلمین محمدباقر پورامینی، عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، درباره معارفی که از امام عسکری به شیعیان رسیده است به خبرنگار مهر گفت: بخشی از میراث فرهنگی و اجتماعی ائمه اطهار(ع) در قالب نامه است و غالب آن پاسخ ایشان به پرسش‌های مردم است و برخی نیز نامه های ارسالی از سوی ایشان برای یادآوری و راهنمایی نکات اخلاقی و اجتماعی است. دو مجموعه حدیثیِ شیعی به نام‌های «معادن الحکمه» ملامحسن فیض کاشانی و «مکاتیب الائمه» از آیت الله احمدی میانجی، گزارشی از این مکتوبات است. در این آثار، مکتوبات امام حسن عسکری(ع) نیز مندرج است مثلا در جلد ششم مکاتیب الائمه(ع) به ۱۳۸ نامه امام اشاره شده است؛ این مکتوبات با توجه به دوران سخت مراقبت ویژه از ایشان در منطقه نظامی سامراء برای ارتباط با پیروان و دوستان از اهمیت برخوردار است.

وی با بیان اینکه یکی از نامه ها به اسحاق بن اسماعیل نیشابوری است، گفت: او فرد مورد اعتمادی است که او را از اصحاب امام عسکری(ع) برشمرده اند. امام با واسطه و بی واسطه برای او نامه نوشته بود. حضرت برای حفظ ارتباطات خود گاه با واسطه به یاران خود نامه می نوشتند که در این زمینه نامه‏ اى به وسیله محمد بن موسى نیشابورى به اسحاق به اسماعیل ارسال کرده بودند. همچنین به گزارش کتاب تحف العقول از جانب امام عسکری نامه ای در پاسخ به نامه اسحاق ارسال شده است که در این مکتوب نکته های مهمی در حوزه های مختلف وجود دارد. این نامه را می توان در حوزه مباحث اعتقادی قرار داد که به نوعی می تواند نوع ارتباط ما با خدا و امام را ترسیم کند؛ امام در فرازی از این نامه مرقوم کرده اند «در هر حال از خدا مدد خواسته شود. مبادا درباره خدا کوتاهى کنید که از زیان دیدگان باشید. دور و نابود باد کسى که از طاعت خدا روى تافته و اندرزهاى اولیاء او را نپذیرفته. همانا خداوند شما را به فرمانبردارى از خود و پیامبر خود و اولى الامر فرمان داده است».

حجت الاسلام پور امینی افزود: وقتی به سیره امام عسکری(ع) دقت می شود؛ توجه به اجرای اسلام با همۀ ابعاد آن در تمام عرصه‌های زندگی آدمی وجود دارد و می‌توان در دسته‌بندی مشخص و با ملاحظه ارتباطات انسان با خدا و خود و خلق و حتی طبیعت، زندگی مؤمنانه‌ای ساخت و با تکیه بر متن سخن و سیرۀ امام شیوۀ زیستن را مشق کرد. به عنوان مثال، امام بر شکر و سپاس پیوسته از خدا تأکید داشتند و می توان این نکته را در حوزه ارتباط انسان با خدا قرار داد. حضرت درباره ارتباط انسان با جامعه و تنظیم ارتباط دوستانه و سالم میان مومنان پای می فشرد؛ در نگاه ایشان «مؤمن براى مؤمن برکت است» ایشان می فرمود: «دو خصلت است که وراى آن دو چیزى نباشد: ایمان به خدا و سود رساندن به برادران». امام مومنان از ستیزه جویی برحذر می داشت و می فرمود:«جدال مکن که آبرویت برود ».

وی گفت: یکی از اصول تربیتی، پند دهی به خویشاوند و دوست است ؛ اما مع الاسف غالب اوقات از پند ما کسی بهره ای نبرده و گاه نتیجه عکس داده است ؛ راه ارائه شده از سوی امام راهگشاست ایشان می فرماید: «هر که برادرش را نهانى پند دهد به حقیقت او را آراسته و هر که آشکارا پندش دهد در واقع او را به زشتى کاسته است ».

عضو هیأت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه افزود: حُسن معاشرت و رفت و آمدهای پیوسته و حضور در خانه های یکدیگر، از سیره های عملی امام است که امروزه می تواند برای مومنان جاری باشد؛ امام گاه مصلحت می دید و به شیعیان دستور می داد که بعد از نماز عشاء در خانه یکی از شیعیان که از پیش تعیین شده بود، گرد هم آیند تا با آنان دیدار کنند. شیعیان هم به دستور حضرت در آنجا گرد می آمدند و مشکلات و مسائل شرعی خود را با حضرت در میان می گذاشتند؛ این کار وقتی صورت می گرفت که امام به شدت از سوی مأموران حکومت عباسی تحت نظر بود.

وی در پایان با بیان اینکه بخش قابل توجهی از فرمایش امام ناظر به ساخت زندگی مؤمنانه شیعیان است؛گفت: نمونه های ذیل راه روشن شیعیان می توان باشد: در نمونه اول که مرحوم حرانی در کتاب تحف العقول بیان کرده است ، امام(ع) به شیعیانش فرمود: «شما را به پرهیزگارى خدا و پارسایى در دین خود و کوشش براى خدا و راستى گفتار و پرداخت امانت به کسى که امانتى به شما سپرده، از نکوکار و تبهکار، و طول سجده و خوش همسایگى سفارش مى‏کنم».

مظلومیت و مهجوریت امام عسکری(ع)

سعید طاووسی مسرور، استاد تاریخ اسلام نیز درباره دوره حیات امام یازدهم به خبرنگار مهر گفت: امام یازدهم شیعیان نام شریفشان حسن بن علی و کنیه مبارکشان ابومحمد است، ایشان در هشتم ربیع‌الثانی سال ۲۳۲ هـ ق. در شهر مدینه متولد شدند. احمد بن عبیدالله بن خاقان که وکیل خراج شهر قم از سوی خلفای عباسی بوده و دشمنی و کینه شدیدی از شیعیان و ائمه(ع) در دل داشته، امام عسکری(ع) را این‌گونه وصف می‌کند: حسن بن علی(ع) جوانی گندمگون با قامتی نیکو، صورتی زیبا و اندامی موزون، با جلالت و هیبت بود. مشهورترین لقب ایشان «عسکری» است که برگرفته از «عسکر سامرا» است، شهر سامرا در بدو تأسیس پادگان بود، لذا به امام هادی(ع) و امام حسن عسکری(ع) لقب عسکریین داده‌اند. لقب دیگر حضرت «الزکیّ» است که نشان‌دهنده پاکی ایشان و همچنین «الصامت» به ‌معنای «ساکت» به جهت زندگی اجباری در محدودیت و انزوای آن امام(ع) بزرگوار است. از دیگر عناوینی که برای آن حضرت مورد استفاده قرار می‌گرفت، عنوان «ابن الرضا(ع)» بود که این لقب برای امام هادی(ع) و امام جواد(ع) نیز اطلاق می‌شد که به جهت شرافت خاص امام رضا(ع) و مقبولیت ایشان نزد تمامی مسلمانان بود. خصوصاً اینکه امام رضا(ع) به مقام ولایتعهدی مأمون برگزیده شده بودند، نزد تمامی مسلمین حتی اهل سنت شخصیت محوری در میان ائمه(ع) محسوب می‌شدند.

وی گفت: امام عسکری(ع) در سال ۲۳۳هـ. بالاجبار در حالی‌ که تنها یک سال داشتند، همراه پدر بزرگوارشان به شهر سامرا منتقل شدند و بعد از آن دیگر به ایشان اجازه خروج از سامرا داده نشد، به‌ طوری که ایشان به سفر حج و عمره نیز مشرف نشدند، لذا به شیعیان توصیه می‌شود هنگامی ‌که حج یا عمره به جای می‌آورند، به نیابت از امام عسکری(ع) نیز یکبار اعمال را به جای آورند. از حضرتش نقل شده که در امامت هیچ امامی به اندازه‌ای که در امامت من تردید شد، تردید و شک بوجود نیامد، در حالی ‌که به همان ادله‌ای که امامان قبل از من امام بودند من نیز امام هستم. به‌ عبارت دیگر اگر وجود امام در جامعه و در میان مردم لزوم دارد، من نیز امام هستم.

وی افزود: امام هادی(ع) پسری با نام «سید محمد» داشتند که بسیار انسان شریف و نیکو سرشتی بودند. سید محمد از امام عسکری(ع) بزرگ‌تر بود، اما در زمان امامت حضرت هادی(ع) از دنیا رفت و قبر شریفش در حوالی شهر سامرا زیارتگاه عاشقان است. حدیثی در میان شیعیان ایجاد شبهه کرده است؛ در این حدیث آمده است: هنگامی‌که محمد بن علی النقی(ع) وفات کرد، حضرت به امام حسن عسکری(ع) فرمودند که برای خدا شکری تازه کن که درباره تو امری پدید آورده است. با این حدیث برخی از شیعیان به شک افتاند که قرار بر این بوده که سید محمد به امامت برسد، اما با وفات وی امامت به حضرت عسکری(ع) منتقل شده است، در برابر این شبهه باید به منابع قدیمی شیعه رجوع کرد، اولاً امام هادی(ع) چهارماه قبل از شهادتشان شیعیان را بر امامت امام عسکری(ع) گواه گرفتند و این واقعه قبل از وفات سید محمد بوده است البته برای اینکه شبهه‌ای برای شیعیان به‌ وجود نیاید، در زمان حیات سید محمد وقتی از امام هادی(ع) در مورد جانشین شان برای در امر امامت سؤال می‌کردند، حضرت امام حسن عسکری(ع) را نشان می‌دادند. در کتاب شریف «الکافی» از قول علی بن عمر نوفلی نقل شده است که در صحن منزل امام هادی(ع) به خدمت ایشان رسیدم و پسرش محمد از کنار ما عبور کرد. به حضرت عرض کردم: قربانتان گردم، آیا صاحب ما بعد از شما ایشان هستند؟ حضرت پاسخ گفتند: نه صاحب شما بعد از من، حسن(ع) است.

این استاد تاریخ اسلام اضافه کرد: همچنین شیخ طوسی در کتاب شریف «الغیبه» از احمد بن عیسی علوی نقل می‌کند که بر ابوالحسن الهادی (ع) در قریه ثریا ـ روستایی نزدیک مدینه که امام کاظم(ع) آن را بنا نهاده بودند ـ وارد شدیم و به آن حضرت سلام کردیم. ابوجعفر[سید محمد] و ابو محمد(ع) همزمان وارد شدند. ما ابتدا به جهت احترام به سمت برادر بزرگتر یعنی سید محمد رفتیم، اما امام هادی(ع) فرمودند او صاحب شما نیست و درحالی‌ که به ابومحمد(ع) اشاره می‌کردند فرمودند: «برشما باد به صاحبتان» از این مطالب مشخص می‌شود که در زمان حیات سید محمد نیز امام هادی(ع)، امام عسکری(ع) را جانشین خود معرفی می‌کردند.

طاووسی با بیان اینکه تنها تعداد محدودی از شیعیان قائل به امامت سید محمد شدند و اطراف حضرت را خالی کردند، گفت: عده‌ای دیگر نیز به امامت جعفر، دیگر برادر حضرت عسکری(ع) که مشهور به جعفر کذاب است و ادعای امامت می ‌کرد، اعتقاد پیدا کردند، اما اکثریت شیعه به امامت امام حسن عسکری(ع) پای بند و راسخانه معتقد باقی ماندند که به این عده «قطعیه» یعنی کسانی ‌که در امامت دوازده امام از قطع و یقین برخوردارند، گفته می‌شود.

وی درباره محدودیت ها و نظارت هایی که بر ایشان اعمال می شد گفت: دوران امامت آن حضرت(ع) شش سال بود که از سال ۲۵۴هـ. تا ۲۶۰هـ. ادامه پیدا کرد. ایشان زندگی فوق‌العاده در محدودیت و تحت نظارت داشتند که در واقع اقامت طولانی مدت ایشان در سامرا به‌ نوعی بازداشت به حساب می‌آمد. امام(ع) نیز مجبور بودند که هر دوشنبه و پنج شنبه در دارالخلافه سامرا حاضر شوند و عدم خروجشان از شهر را به اطلاع دستگاه خلافت برسانند. در حالی‌ که این رفتار در شأن امام(ع) نبود، ولی با این وجود حضرت همچون شهروند بسیار عادی زندگی می‌کردند و به‌ شدت تقیه و احتیاط داشتند.

وی در پایان گفت: شیعیان نیز بسیار برای دیدار امام(ع) و پرسش مسائل و مشکلاتشان با سختی مواجه بودند، به‌طوری‌که ساعت‌ها بر سر راه امام(ع) می‌نشستند که اگر نمی‌توانند با ایشان سخن گویند حداقل امامشان را زیارت کنند. حدیثی در کتاب «الخرایج و الجرائح» از قطب راوندی نقل شده که اوج مظلومیت و مهجوریت امام عسکری(ع) و شیعیان ایشان را می‌رساند. در این حدیث حضرت فرموده‌اند: «روزی که من به سمت دارالخلافه می‌روم، نه به من سلام کنید و نه حتی با دست به من اشاره کنید، زیرا که در امان نیستید.»

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ دی ۹۴ ، ۰۹:۱۱
کانون بسیج فرهنگیان ناحیه 4 قم


کد کج شدن تصاوير