کانون بسیج فرهنگیان ناحیه 4 قم

کانون بسیج فرهنگیان ناحیه 4 قم
آخرین نظرات
  • ۲ مرداد ۹۴، ۱۹:۰۶ - محمد مهدی تهرانی
    خدا قوت

۱۰ مطلب با موضوع «علمی پژوهشی» ثبت شده است

به‌همت محققان کشورمان صورت پذیرفت

خبرگزاری تسنیم: رئیس بیمارستان خاتم‌الانبیا (ص) از ثبت و توانایی ترمیم سلول‌های عصبی بنیادی خبر داد و گفت: ایران در این زمینه در دنیا فقط دو رقیب دارد.

  پیرحسین کولیوند در یازدهمین نشست اتاق گفت‌وگو با اصحاب رسانه درباره موضوع گروه سلامت و بهداشت با محوریت بیمارستان خاتم‌الانبیا(ص) و شرکت تهران الکتریک از ثبت و توانایی ترمیم سلول عصبی بنیادی خبر داد و اظهار کرد: آزمایشات حیوانی این دستاورد با موفقیت انجام شد و در نهایت روی 11 بیمار نیز آزمایشات لازم صورت پذیرفت.

وی افزود: دستاورد سلول عصبی بنیادی برای بیمارانی به کار می‌رود که براثر یک نوع بیماری نخاع آنان خورده می‌شود، بنابراین در مراحل نخست از مغز استخوان و در مرحله بعد از بافت چربی می‌توان سلول‌های عصبی را مورد استفاده قرار داد.

رئیس بیمارستان خاتم‌الانبیا‌(ص) درباره جمعیت هدف این دستاورد عنوان کرد: این دستاورد برای افرادی که به‌تازگی قطع نخاع شدند، مورد استفاده قرار می‌گیرد. بر این اساس جانبازان و افرادی که در مراحل اولیه قطع نخاع باشند، می‌توانند از سلول عصبی بنیادی، که ایران هم‌اکنون به این دانش دست یافته است، استفاده کنند.

کولیوند با بیان این‌که هم‌اکنون ایران با دستیابی به این دستاورد در دنیا فقط 2 رقیب دارد، خاطرنشان کرد: جانبازان و بیمارانی که به این بیماری (ALS) مبتلا هستند می‌توانند با مراجعه به وبگاه بیمارستان خاتم‌الانبیا‌(ص) از روند چگونگی بهره‌مندی از این دستاورد مطلع شوند.

انتهای پیام/*

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ شهریور ۹۴ ، ۰۰:۱۵
کانون بسیج فرهنگیان ناحیه 4 قم

 

همة ما از وجود رنگ ها آگاهیم امّا آیا از تأثیر آن ها بر روح، روان، ذهن و اندیشه‌مان نیز باخبریم؟ روان‌شناسان دریافته‌اند که رنگ ها تأثیرات معجزه‌ آسایی بر روح و روان انسان ها داشته و علاقه به رنگ های خاص نیز گویای بسیاری از ناگفته‌های ذهن و روح آن ها است آن چه سبب شد در این مقاله به تأثیر رنگ ها بپردازیم، بررسی اثرات رنگ ها بر خلاقیت فکری و ذهنی کودکان و رشد تفکر در آن ها است، چرا که می‌توان از رنگ ها به عنوان ابزاری در خدمت رشد تفکر بچه‌ها استفاده کرد.                                                                  

 

 

 

ما در دنیای رنگ ها زندگی می‌کنیم و تا حد بسیار زیادی به رنگ ها خو گرفته‌ایم. رنگی بودن جهان یکی از بزرگ ترین موهبتهای الهی است که باعث شادی و نشاط انسان ها شده و موجب رسیدن به امید و آرامش در آنان می‌شود. همة ما از وجود رنگ ها آگاهیم. رنگ به کیفیتی گفته می‌شود که با آن می‌توانیم اسمی برای آنچه در طیف می‌بینیم مثل سبز، زرد، قرمز، نارنجی و ... بگذاریم. ته رنگ نیز وقتی ایجاد می‌شود که به رنگ مورد نظر کمی رنگ سیاه اضافه شود و تون وقتی ایجاد می‌شود که به رنگ مورد نظر کمی خاکستری اضافه شده باشد.حال در این جا به بررسی تأثیر رنگ های مختلف بر خلاقیت افراد می‌پردازیم:

1- رنگ قرمز:

رنگ قرمز یکی از سه رنگ اصلی است که بسیار هیجان‌انگیز و اعتمادآفرین است و اغلب، خطر و آتش را تداعی می‌کند. در ضمن حواس را تحریک کرده و انرژی‌های متمرکز، جاه‌طلبی، شهامت و اشتها را افزایش می‌دهد. قرمز، رنگی است هیجانی و ذهن منطق‌گرا را به زانو در می‌آورد. این رنگ، انرژی مهار نشده ای است که موجب افزایش خلاقیت، انرژی و شادابی در زندگی می‌گردد.

چکیده‌ ویژگیهای رنگ قرمز:

مثبت                    منفی

پر انرژی               خسته کننده

با اعتماد به نفس    پرخاشگر

پر شور                   ناراضی

روراست                عجول

اقدام کننده              بی‌تاب

کاوشگر          بیش از حد مغرور

اخلاق‌گرا

توجه: رنگ قرمز در معماری کلاس های درس، کاربردی ندارد زیرا دیوارهای قرمز کودکان را آشفته حال و بَد خلق می‌کند و به علت روح هیجانی که در این رنگ نهفته است، کودک را از حالت آرام خارج کرده و به جنب و جوش و ناآرامی می‌کشاند و از تمرکز او جلوگیری می‌کند لذا بهتر است از رنگ قرمز در فضای کلاسی استفاده نشود اما می‌توان از این رنگ در محیطهای بازی، نمایش و ورزش استفاده کرد.

2- رنگ زرد

در میان رنگ ها، زرد بالاترین بازتابش را داشته و محرک فکر است. این رنگ، سمبل طبیعی آگاهی و روشنی است و روی ضمیر انسان، خلاقیت و مثبت اندیشی اواثر می‌گذارد بطوری که مثبت بودن را تداعی می‌کند ولی در عین حال، معانی منفی زیادی دارد. زرد یکی از رنگ های اصلی است که با فعالیت های ذهنی تداعی دارد و هوش و کنجکاوی فرد را تقویت می‌کند. بنابراین با نماد سرعت، بویژه سرعت تفکر و تصمیم‌گیری در ارتباط است و تمرکز حواس را بالا می‌برد.

3- رنگ لیمویی

لیمویی یکی از رنگ های خانوادة زرد می‌باشد که نشان‌دهندة شخصیت مثبت و زود فهمی است. در ضمن ترکیب آن با آبی آسمانی نشانگر ذهن باز، فهم زیاد و درک بسیار شفاف است. لازم به تذکر است که رنگ زرد Contrastیا تقابل ویژه‌ای با خاکستری که رنگ خنثی است دارد، لذا برای حذف معانی منفی آن، از رنگ خاکستری و خانواده آن استفاده می‌شود. توجه: رنگ زرد در دکوراسیون داخلی، فضا را روشن و شاد می‌سازد ولی مشاوران و مددکاران اجتماعی که سر و کارشان با کسانی است که از لحاظ احساسی، آسیب پذیرند باید در انتخاب این رنگ با احتیاط عمل کنند؛ زیرا این رنگ هم برای احساسات خوب و هم برای احساسات بد بسیار تحریک کننده‌ است. لازم به ذکر است که طراحان اتاق های آموزشی هم از این امر مستثنی نبوده و باید در انتخاب رنگ فضای آموزشی توجه لازم را داشته باشند.

4- رنگ نارنجی

رنگ نارنجی، مخلوطی از قرمز و زرد است و گفته شده شوق را با استعداد ترکیب می‌کند. در ضمن رنگ یادگیری، آزمایش، قضاوت، پذیرش یا رد مطلب هم هست. نارنجی احساسات متلاطم و هیجانی را تسکین می‌دهد و برای رسیدن به آرامش بسیار مؤثر است چرا که قسمت زرد آن، با خنثی کردن انرژی و هیجان رنگ قرمز، انجام این فرایند را به صورت عقلانی و منطقی تضمین می‌کند. قرار گرفتن در محیط نارنجی، افق دید و فکر را وسیعتر کرده و رنگی انقلابی بشمار می‌رود، چرا که پشتکار و پروژه‌های رسیدن به گامهای موفقیت آمیز را ترسیم می‌کند. در ستاره‌شناسی، نارنجی با علامت شیر (مرداد) ارتباط خاصی دارد و به تقویت ایده‌آلهای دوستانه و اجتماعی، خلاقیت و خودشکوفایی کمک می‌کند. در رنگ نارنجی، حسی مستتر شده که می‌تواند بر حمله‌های غیرمنطقی و فوبی‌ها (ترسها) پایان دهد.

استفاده از رنگ نارنجی در محیط آموزشی

رنگ نارنجی، رنگی زنده و قوی است و بهتر است با رنگ هایی همچون رُسی یا زردآلویی مخلوط شود تا اتاق را از حالت پرتنش خارج کرده و به محیطی آرام‌ و دوستانه‌تر تبدیل کند. از آن جا که نارنجی رنگی است محرک، برای فضای آموزشی در مقطع دبستان بسیار ایده‌آل است چرا که از یک طرف دانش آموزان را سرزنده، نیرو‌بخش، گرم و آرامش طلب می‌کند و از طرف دیگر از خواب آلودگی و بی علاقگی کودک مخصوصاً در ساعات اولیه صبح جلوگیری می‌کند.

5- رنگ سبز

رنگ سبز می‌تواند در درون ساختار روان‌شناختی ما تعادل کامل ایجاد کند و در بین همه رنگ ها از همه آن ها خوشایندتر است، زیرا چشم برای تمرکز کردن روی آن هیچ نیازی به تنظیم شبکیه ندارد. روان‌شناسان بر این عقیده‌اند که سبز حالتی از نگرش ذهنی مثبت را ایجادکرده و چون با رنگ های طبیعت، بیشتر سر و کار دارد احساس ثبات و امنیت را در ما تقویت می‌کند. البته رنگ سبز در تُن‌های متفاوت، نمادی متفاوت دارد.

رنگ سبز در تُن‌های متفاوت:

سبز یشمی

در این رنگ، آرامش روحی نهفته شده و فراست و هشیاری فرد را بالا می‌برد. سبز به انسان کمک می‌کند تا اسرار نهان جهان هستی را بهتر درک کرده و به او بینش فلسفی همراه با عقل سلیم عطا می کند. کسانی که سبز یشمی را دوست دارند بطور ذاتی روشن‌بین و منطقی هستند.

سبز تیره

سبز تیره نشان‌دهنده قابلیت اعتماد (اعتماد پذیری) است و فردی که این رنگ را دوست دارد، دارای شخصیت با ثباتی است که در بحران ها می‌تواند بدون دستپاچگی کنترل اوضاع را در دست گیرد. در چنین اشخاصی عقل، منطق و ذهنیت واقع‌بین از خصوصیات درونی آن ها زاییده شده است.درضمن اختلاط سبز تیره با آبی آسمانی، آزادی اندیشه و خلاقیت را نشان می‌دهد.

استفاده از رنگ سبز در فضای آموزشی

سبز، یک رنگ ثانویه است که از ترکیب دو رنگ متضاد زرد و آبی به دست می‌آید. این رنگ چون با طبیعت در ارتباط است، رنگی متعادل محسوب می‌شود و به آرامش روحی و اعصاب کمک کرده و محیطی آرامش‌بخش را ایجاد می‌کند. سبز برای دکوراسیون اتاق های مطالعه، فضا‌های آموزشی و مکانی که به تمرکز احتیاج دارد با اهمیت بوده و رنگ ایده‌آلی محسوب می‌شود. این رنگ به اتاق و کسانی که در آن فضا قرار دارند، آرامش‌ متعادلی می‌دهد. اگر سبز را با انواع کرم و سفید مخلوط کنیم و در رنگ‌آمیزی اتاق و فضای آموزشی به کار بریم، فضای آرام‌بخش و تفکر آمیزتری خواهیم داشت و اگر با رنگ قرمز ترکیب شود، به شکوفایی خلاقیت افراد در آن فضا پرداخته وازخود ترکیبی قوی می‌سازد. رنگ آبی با رنگ سبز ترکیبی دلنشین و هماهنگ دارند که در طبیعت به صورت گل های آبی در میان شاخ و برگهای سبز نمودار شده است. این دو رنگ به کلاس، فضایی متعادل و آرام داده و به تقویت تمرکز افراد می‌انجامد که برای اتاق های مطالعه بسیار ایده‌آل است. به طور کلی تلفیق این دو رنگ، آرام‌بخش و متمرکز کننده حواس است. تونالیته‌های قرمز، صورتی و زرد، هم در ترکیب رنگی با آبی، همراهان بسیار عالی محسوب می‌شوند و می‌توانند هر کدام از سردی رنگ آبی بکاهند.

6- رنگ آبی

آبی، یکی از رنگ های اصلی است که به رنگ حقیقت شهرت دارد. این رنگ نشانگر ذهن عالی و هوش سرشار است و با احساسات و معنویت در ارتباط است. این رنگ، آرام، آرامش‌بخش و تسلی‌دهنده است. اگر کسی بیش از حد احساس ناراحتی کرده و در آستانه خشم و اضطراب قرار داشته باشد پوشیدن لباس آبی، آرامش و هماهنگی‌ ذهن او را افزایش داده، باعث بالارفتن تفکر او می‌شود. بالأخره توانایی آرام کردن روح مشوش راداشته و آرامش خیال او را فراهم می‌آورد. (مانند حالتی که در اثر نگاه به آسمان برای فرد حاصل می‌شود). هنگامی که آبی به دو قسمت رنگ های تیره‌تر و روشن‌تر تقسیم می شود، نشان‌دهنده نوعی شخصیت در فرد است. فردی که به آبی تیره علاقمند است، قابل اعتماد، عاقل و جسور خواهد بود و چون با تمرکز شدید روی عقل و منطق حرکت می‌کند، ممکن است احساساتش تحت‌الشعاع قرار گرفته، آن را از دست بدهد و یا ضعیف‌تر عمل کند. بر عکس، افرادی که به آبی روشن علاقمندند، ذاتا هنرمند و فرهیخته هستند. این تیپ افراد را بیشتر افراد هنرمند، طراح، نویسنده و هنرپیشه تشکیل می‌دهند که در فعالیت های خلاقانه شرکت دارند. رنگ آبی، تخیل فعال و حتی در بعضی موارد بیش از حد خلاق را القا می‌کند.

استفاده از رنگ آبی در فضای آموزشی:

از آن جا که رنگ آبی، کیفیتی سرد و رسمی دارد، فضا را به آرامش می‌کشاند و البته از حالت دوستانه و گرمی‌بخش دور می‌کند. لذا بهتر است در فضاهای آموزشی و کلاس، این رنگ را با تلفیق رنگ های دیگر استفاده کرد.

7- رنگ بنفش و ارغوانی

بنفش، ترکیبی از رنگ قرمز و آبی است که یکی از معنوی‌ترین رنگ ها به شمار می‌آید و نشانگر هماهنگی بین عقل و احساسات و مرز بین معنویات و مادیات محسوب می‌شود. این دو رنگ در سمبولیسم رنگ ها تفاوت چندانی ندارند به همین منظور در یک قسمت قرار می‌گیرند.این دو رنگ با تفکر عالی، درک روحی و توانایی های روانی مرتبط هستند و در تلفیق این دو رنگ، تُن‌های مختلفی بچشم می‌خورد که هر کدام بیانگر خصوصیت روحی افراد است.

ارغوانی مایل به آبی

این رنگ کمال گرایی، ایده‌آلیسم، انسان‌گرایی و تفکر فلسفی را تقویت می‌کند. کسانی که این ترکیب را دوست دارند افرادی پر احساس و خوش فکرند و دارای حس ششم قوی‌ای هستند. ارغوانی روشن، رنگی است که در تصمیم‌گیری با تفکر و منطق در ارتباط است.

طراحی رنگ بنفش در فضای آموزشی:

همان طوری که گفته شد عناصر تشکیل‌دهندة رنگ بنفش، قرمز و آبی هستند. امتزاج این دو رنگ با بنفش، سردی و گرمی خاصی را در محیط ایجاد کرده که رنگ قرمز، گرمی فضا و رنگ آبی سردی آن را بیشتر می‌سازد لذا طیف های کم رنگ بنفش به فضا و محیط آموزشی آرامش، روحیه و شادابی را تلقین می‌کند، ولی لازم به ذکر است که قرار گرفتن به مدت طولانی در فضای صرف بنفش، سبب افسردگی می‌شود، زیرا انرژی‌های آن به قدری قوی است که ذهن نمی‌تواند بار اضافی آنرا تحمل کرده و از خود واکنش نشان می‌دهد.پس بهتر است در طراحی فضای آموزشی، رنگ بنفش را با رنگ های سفید، سبزو یاسی‌ ممزوج کرد.

    

    

 

شایان ذکر است که بدانیم غریزه ایجاد هارمونی و هماهنگی در استفاده از رنگ ها، هدیه‌ای است که در برخی افراد،از بدو تولد بطور ذاتی نهاده شده است ولی کسانی که از این خصوصیت برخوردار نیستند هم می‌توانند قوانینی را در مورد مدیریت رنگ ها بیاموزند و بکار گیرند .برای مثال سایه‌ها، توناژها و ته رنگ‌ها به خاطر ارتباط تصویری طبیعی‌شان در کنار هم می‌نشینند و قوانین ساده‌ای را به وجود می‌آورند که می‌توان آن ها را با هم مخلوط و هماهنگ کرد. دنیای رنگ ها، آن قدر وسیع و پرجاذبه است که مورد توجه و استفاده همگان قرار می‌گیرد.                                                                                                                              

  

 

 

منبع :

کتاب روانشناسی رنگها، تالیف جاناتان دی ولسلی تایلور و ترجمه مهدی گنجی.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۱ مرداد ۹۴ ، ۲۲:۴۴
کانون بسیج فرهنگیان ناحیه 4 قم

«فراکتاب» نرم‌افزار کتابخوانی طراحی کرده که همه سنین می توانند از آن استفاده کنند، این نرم افزار با قرار دادن کتاب صوتی لذت گوش دادن به صوت کتاب را نیز برای مخاطبان خود فراهم کرده است.

خبرگزاری فارس: کتاب صوتی و تجربه متفاوت کتابخوانی با «فراکتاب»

به گزارش خبرنگار کتاب و ادبیات خبرگزاری فارس، چرا در عصر فناوری و تکنولوژی، کتاب‌ها که خود منابع ظهور نوآوری‌ها هستند، مهجور که نه... مطرود گشته‌اند؟؟

وقتی نگاهی به آمار خرید و فروش کتاب و آثار مکتوب می‌کنیم ناباورانه خواهید دید که بیشترین حجم؛ متعلق به کتاب‌های کنکور و کمک درسی است و بعد از آن کتب ادعیه!

میزان مطالعه و کتابخوانی در کشورها یکی از شاخصه‌های توسعه‌یافتگی و پیشرفت محسوب می‌شود، حالا با این آمار، آیا پیشرفتی درکار هست؟؟

به دنبال این تفکرات بود که برخی شرکت‌های نرم افزاری اندیشیدند که شاید اگر مدل کتاب‌ها با پیشرفت تکنولوژی دگرگون گردد در افزایش حجم مطالعه عمومی تاثیر گذاری بیشتری داشته باشد. از طرفی دیگر گوشی‌های تلفن همراه نیز که مدت‌هاست جایگاه خاصی بین مردم پیدا کرده‌اند بستر مناسبی برای این تغییر بودند.

پس با تولید نرم افزارهای کتابخوان- که قطعا راحت‌تر در دسترس عموم هستند-  سعی کردند انگیزشی نو در اذهان ایجاد کنند.

«فرا کتاب» نیز به عنوان محصولی بر بستر آندروید؛ در راستای ایفای رسالت خود، کتابخوانی با امکانات خاص را طراحی نمود تا در بازار کتابخوان‌ها خدمات متفاوتی را به کاربران خود ارائه نماید، خدماتی در قالب فروشگاه و کتابخانه با بیش از 1700 کتاب و فصل تمایزی با عنوان کتاب صوتی.

کتابهای صوتی در انواع مختلفی عرضه می‌شوند:

سبک کتاب کودک: وقتی بحث کتاب کودک مطرح می‌شود، اهمیت متن کاهش و اهمیت جلوه‌های بصری افزایشپ پیدا می‌کند. در سبک کتاب کودک یک تصویر به صورت منظره (landscape) و تمام صفحه (Full screen) نمایش داده می‌شود و هر صفحه صوت متناظر با خود را دارد که در آن راوی شرح ماجرا را بیان می‌دارد.

در واقع هنگامی که کودک در حال مشاهده یک تصویر است - این تصویر در واقع یک صفحه از کتاب داستان است - صدای قصه‌گو در حال شرح ماجرای همان صفحه را می‌شنود. این مدل چندین مزیت نسبت به کتاب‌های مصور عادی دارد:

اول اینکه شما نمی‌توانید همیشه و همه جا کتاب‌های کودک خود را حمل کنید، اما تلفن همراه شما همیشه همراه شماست!

دوم اینکه در بسیاری از موارد پدر و مادر فرصت قصه گویی ندارند و یا توان آن را ندارد که در این صورت تلفن همراه شما نقش شما را ایفا می‌کند - هرچند که موکدا توصیه می‌شود روزانه وقتی را با کودکانتان برای مطالعه صرف کنید تا ضمن نهادینه کردن مطالعه در ذهن کودک، روابط خود را با او عمیق‌تر کنید.

سوم اینکه این کتاب‌ها از نسخه مکتوب آن ارزان‌تر است مخصوصا اینکه صوت هم دارد!

چهارم اینکه وقتی کودک شما بهانه می‌گیرد که تلفن شما را می‌خواهد، نهایتا شما مجبور می‌شوید که به او این اجازه را بدهید. پس بهتر اینکه به جای بازی، فرزند شما کتاب بخواند (در نظر داشته باشید که بسیاری از بازی‌های موجود برای رده سنی کودک و خردسال شما مناسب نیست و عوارض منفی زیادی دارد.)

مجموعه داستان‌های شاهنامه نمونه‌ای خوب از این نوع آثار است.

حال اگر به این سیستم علاقه‌مند شدید باید خاطر نشان کرد که کتاب‌های صوتی محدود به حوزه کودک نمی‌شود و برای نوجوان و بزرگسالان نیز کتاب‌هایی وجود دارد که در ادامه به معرفی آن می‌پردازیم.

 کتاب صوتی: یکی از مشکلات عمده گوش دادن به یک کتاب صوتی، سردرگمی در مطالعه است! در واقع شما نمی‌دانید کجای داستان هستید و تنها با حرکت در دقایق و ثانیه‌ها می توانید حدس بزنید که کدام فصل هستید، برای حل این مشکل در روش سنتی برای هر فصل یک فایل جداگانه ارائه می‌شد که حال اگر فصلی کوتاه هم باشد شما یک فایل جداگانه دارید و ...

اما در «فراکتاب»، تجربه متفاوتی خواهید داشت، در کتاب‌های صوتی فهرستی درج شده است که شما را دقیقا به ابتدای همان فصل می‌برد، همچنین نوار پیمایشی در نظر گرفته شده است که موقعیت زمانی شما را نشان می‌دهد. بدین ترتیب شما هرگز گم نمی‌شوید!

سبک متن و صوت همگام: اما اگر تجربه کاملا متفاوتی می‌خواهید کتاب‌های متن و صوت همگام پیشنهاد ماست. در این مدل ارائه محتوا، شما علاوه بر صوت کتاب، قسمتی از متن که صوت متناظر با آن در حال پخش است، را به صورت رنگی مشاهده می‌کنید. در این مدل شما جمله به جمله با صوت همگام هستید، که علاوه بر مشخص کردن موقعیت شما در متن، در آموزش و یادگیری به ویژه زبان انگلیسی بسیار موثر و کاربردی است.

جهت مشاهده نمونه‌های مشابه از اینجا می‌توانید استفاده کنید.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ مرداد ۹۴ ، ۱۶:۵۸
کانون بسیج فرهنگیان ناحیه 4 قم

اعتیادی به نام خرافات//خرافه و خرافه گرایی چرا؟ ا

بشر از دیرباز هماره در پى این بوده است که کاستیها، کمبودها و آسیبهاى حیات اجتماعى و فردى خویش را به گونه اى بزداید. در این راستا و براى دستیابى به این مهم به تولید، گزینش و کاربرد روشهاى گونه گون دست یازیده است و این پویش و کوشش همچنان ادامه دارد. 

زندگى و حیات آدمى از راه هاى گوناگون و به وسیله عوامل بس جورواجور با آفتها دست به گریبان و رو به رو و آسیب پذیر مى گردد که چه بسا درمان پاره اى از آنها پرهزینه، دشوار و گاهى ناممکن است. پاره اى از این عاملهاى مرض زا و آفت خیز، تنها به سیستم نورولوژیک، فیزیولوژیک و آناتومیک انسان آسیب نمى رسانند. بلکه روان و روح آدمى را مورد حمله هاى کشنده و ویران گر قرار مى دهند که هم برآیندهاى منفى اخلاقى، اجتماعى، سیاسى و اقتصادى آن خطرآفرین و سنگین است و هم راه درمان آن بسى طولانى، پرسنگلاخ و نفس گیر است.

از این روست که در تفکر و فرهنگ اسلامى، سلامت جسم و روح خواسته شده است. چنانکه على(ع) در فرازى از درخواستهایش از خداوند، همان را مى طلبد: «و نسأله المعافاة فى الادیان کما نسأله المعافاة فى الابدان.(۱) و از او مى خواهیم تا دین مان را به سلامت دارد, آن چنانکه از او مى خواهیم تا تن هامان درست ماند».

از شمار مهم ترین مرض و آفتى که روح و روان آدمى را رنجور و اندیشه اش را ویران و سپس رفتارش را به کژراهه مى کشاند، همانا (خرافات) است. به طور طبیعى درمان و پیشگیرى از آن مانند دیگر بیماریها، آسیبها و آفتها در گرو شناخت عامل مرض و ساز و کار پیدایى اثرگذارى آن است و چون در جهان امروزین و مدرن به سر مى بریم که با جهان گذشته و سنتى ناسانیهاى زیاد و اساسى دارد، نوع و ساز و کار پیدایى خرافات را باید در همین سپهر بازشناسى و بازیابى نمود. از این روى جُستار حاضر در پى این مهم گام برمى دارد.

الف. تعریف و معناى خرافه
در باب خرافه از زوایاى گوناگونى مى توان نگریست و آن را به باور، رفتار، شناخت و یا امر دیگرى نسبت داد. چنانکه در تعریفهاى زیر این واقعیت به نظر مى رسد.
علامه طباطبایى، نفس باور به این که: هر آن چه از سوى حس و تجربه تایید نگردد و در دام آن دو نیفتد، وجود ندارد را از آشکارترین خرافه ها مى داند: «فالاعتقاد بانتفاء مالا تناله الحس و التجربه من غیر دلیل من اظهر الخرافات (۲)».

یاد کرد این نکته لازم به نظر مى رسد که هرچند در بیش تر انگاره ها، ماهیت و هویت خرافات از گونه اعتقاد و باور دانسته شده است. ولیکن در نوع و متعلق باور و اعتقاد، ناسانیهاى درخور درنگ وجود دارد، مانند: باور به این که ذهن جهان ماده را آفریده است و کنترل و هدایت نیز مى کند. و یا باور به این که عالم به وسیله شانس و اتفاق و یا از روى میل و هوس اداره و تدبیر مى شود (۳).

در این سه تعریف از خرافه، گونه باور و اعتقاد به طور کامل با یکدیگر فرق دارند. در انگاره دیگر آن را در حوزه شناخت مورد ارزیابى قرار داده اند. منتهى با دو رویکرد:

یک. آن را نوعى شناخت یابیده اند. پوپر مى گوید: فیزیک دانان معیّنى گر (determinist)، نگره و شناخت نامعیّنى گرانه (Indeterministic) از جهان را (یک نظریه علمى ـ فیزیکى است) نوعى خرافات مى دانند. همو مى گوید: در واقع اغلب فیزیک گران تمایل به آن دارند که به جهان فیزیکى که از لحاظ علیتى باز (و بنابراین نامعیّنى گرانه) است ـ مثلاً جهان فیزیکى که براى تأثیر جهان دو [جهان احساس، امید، آمادگى براى برخاستن به عمل، هرگونه آزمایشها و فعالیت ذهنى] باز باشد ـ همچون یک خرافه نگاه کنند که تنها بعضى اعضاى روحى انجمن پژوهشهاى روانى به آن معتقدند. تنها بعضى از فیزیک دانان نامدار این نظریه را جدى تلقى مى کنند (۴).

دو. آن را ضد شناخت یا به تعبیر گویاتر نفى شناخت ویژه که گویا علمى یا فلسفى باشد، مى دانند. روبرت انگر سول، این انگاره را به گونه زیر بازگو کرده است: خرافات همانا نادیده گرفتن و بى اعتبار پنداشتن نسبت و روابط حقیقى میان اسباب و علل, با نتایج و معلولهاست (۵).

روشن است که علم و فلسفه نمى توانند چنین پیوندها و پیوستگیهایى را نادیده انگارند. چون در واقع، کارکرد و وظیفه گوهرى علم و فلسفه کشف و تحلیل چنین پیوندهایى است. در نگره دیگر، خرافه در حوزه رفتار درخور پى گیرى است و آن هنگامى است که شخصیت فرد با مجموعِ عاملهاى پیرامونى به دلیل نامساعد بودن آنها، ناسازگارى تحمل ناپذیر پیدا مى کند که برآیندش گسست شخصیت، اختلاف اندیشه و تولد خرافه و اوهام مى باشد: واکنش اسکیزوفرنى نوع دیگر جنون کنشى را تشکیل مى دهد عوارض اصلى آن عبارت اند از اختلال در اندیشه، تضاد و تردید و… و عوارض ثانویه آن به شرح زیراند: اوهام و تخیلات….(۶).

بنابراین نگاه، خرافات، گونه اى از رفتار غیر عادى است. به نظر مى رسد: خرافه برساخته هر سه عامل یا عنصر باشد. یعنى خرافات مجموعه اى از باورها, رفتارها و حتى شناختى است که از حیث منطقى و عقلانى استدلال پذیر نیست و ریشه الهى نیز ندارد.

ب. ساز و کار پیدایى (زایش و رویش) خرافه ها در جامعه مدرن امروز
جُستارِ این نوشتار را تحلیل و روشن گرى ساز و کار رویش و زایش خرافات در جهان امروزى و مدرن مى سازد؛ چرا؟ چون انگار غالب آن است که گویا در این سپهر و مرحله، ریشه و بیشه خرافات خشکیده و ویران گردیده و یا در حال فروریختن است؛ اما این نگارش نشان مى دهد که واقعیت غیر از آن است و در جهان مدرن و فرامدرن نیز صداى پاى خرافات گوش هوش را برانگیخته و به شنیدن و هشیارى فرا مى خواند، چگونه؟

جهان امروز و دیروز، مدرن و سنتى، نوین و قدیم در بسى امور با هم اشتراک دارند که مهم ترین شان، همانا زیستن، هستن (بودن) و اندیشیدن است. ولیکن چنین اشتراکى گویا بیش از شباهت فامیلى و لفظى چیزى را به اثبات نمى رساند و اثرى از همگامى و همیارى به چشم نمى آید، تو گویى در دو دنیا و مرحله اى ناسان و مختلف به سر مى بریم. آرى واقعیت و تجربه زیستى همین را مى رساند. روش، مبنى، زبان و هدفهاى زیستن، بودن و اندیشیدن در عالمِ مدرن کنونى، بسى ناهمسان از جهان و مرحله سنتى و پیشامدرن گردیده است. به همین جهت، ناگزیر از بیان مؤلفه هاى سپهر مدرن زیستى هستیم تا با روشنى بیش تر بتوان مسئله این جستار را پى گیرى نمود.

به نظر مى رسد که مؤلفه هاى اساسى جهان مدرن, همانا مولدیت (تولید)، رقابت و بهره ورى و هویت یابى است. البته مولدیت، رقابت و بهره ورى به معناى بسى فراگیرتر از آن چه در ادبیات اقتصادى محض است در نظر گرفته مى شود؛ بلکه به عنوان فرهنگ عمومى تثبیت شده در تمامى حوزه هاى زیستى دگر منظور است و در واقع ویژگیهاى زیستن، بودن و اندیشیدن آدمیان در جهان مدرن را مى سازد. 

نمونه و شاهد زنده و مهم این ایستار فرهنگى، همانا نقش و سهم بس مهم نیروى انسانى آموزش دیده، متخصص، صاحب دانایى و دانش است. به گونه اى که ورود و پذیرش نیروى انسانى در چنین جامعه و جهانى، بدون آموزش دیدن، ورزیده شدن و کسب مهارت و دانشهاى لازم، کم و بیش، ناممکن به نظر مى رسد و این نیست مگر همان مؤلفه مولدیت و بهره ورى. توجه به حقوق آدمیان، انسان گرایى و قرار گرفتن انسان در مرکز تعاملات و معادلات (البته با حذف مسائل حاشیه اى و استفاده هاى ابزارى و سیاسى زورپرستان از حقوق و انسان گرایى)، حرکت و خیزش برخاسته از هویت یابى آدمیان است که از شمار شاخصه هاى جهان نوین است.

مؤلفه هاى یاد شده براى دگرشدن به ذهنیت چیره و فرهنگ عمومى به زیرساختها، ابزارها، روشها و اندیشه هاى خاصى نیازمند بودند (هستند) که کم کم آنها فراهم گردیده و آفریده شدند و پاره اى آنها عنصرهاى بنیادین و گوهرى جهان مدرن را ساختند که از شمار مهم ترین عنصرهاى گوهرى، همانا علم و تکنولوژى نوین است. به این ترتیب علم و تکنولوژى از سویى و هویت یابى از سوى دیگر مؤلفه هاى ساختارى و کاربردى جهان مدرن را ساخته و مى سازند و اینها صورت دیگرى از همان مؤلفه هاى پیش گفته اند. اینک که به مؤلفه هاى جهان امروزى دست یازیدیم، به بازکاوى ساز و کار رویش و زایش خرافات در آن مى پردازیم.

علم و تکنولوژى نوین
همان گونه که بیان گردید، علم و تکنولوژى، دو پایه اساسى در تمدن و فرهنگ جهان مدرن و پیشرفته امروزى است. هرچند با پیدایى آن دو فرصت و ساحت خرافات، تنگ تر شده است؛ لیکن پایان نپذیرفته و از بین نرفته است و زمینه هاى رویش خرافات به گونه هاى دیگر همچنان وجود دارد که پاره اى از آنها به شرح زیر است:

۱. هرگاه انسان به هر چیزى وابستگى شدید پیدا کند در پیوند با آن، حالت جانبدارانه شدید مى یابد. این حالت جانبدارانه شدید و تعصب ورزى سبب مى شود تا شعاع فکر و اندیشه اش و نیز رفتار و داوریهایش در قلمرو همان چیز مورد علاقه زندانى گردد. برآیند طبیعى این ایستار آن است که از یک سوى تمام داده ها و نهاده هاى آن چیز را مطلق، حقیقى و واقعى بینگارد. و آن را فراهم آورنده تمامى خواسته ها و نیازهاى خویش بپندارد و از سوى دیگر هرگونه انتقاد و ارزیابى آن را نادرست و بدعت بخواند. گذشته از این که حالت خودش خرافه است چون تنبلى و تعطیلى خرد آدمى را به همراه دارد، سبب مى شود که آن چیز به اسطوره و افسانه تبدیل گردد و به این ترتیب افسانه گروى در جامعه سرایت و عمومیت مى یابد. این واقعیت آزمون شده رفتارشناسى است که رفتارشناسان به آن رسیده اند.

اسکینر مى گوید: هر اندازه شخص به صورت شدیدترى تحت تأثیر یک نوع وابستگى قرار گرفته باشد به همان نسبت گرایش به رفتار خرافى نشان مى دهد (۷).

علم و تکنولوژى در جهان مدرن، چنین جایگاهى در اندیشه و رفتار آدمیان پیدا کرد. گویا خدایى نوین سر بیرون آورده است. جبریت و معیّنى گرى علمى, پوزیتویسم در قراءتهاى اولیه آن، پسامدرنیته به عنوان پروژه ناتمام مدرنیته همه گواه همین واقعیت هستند. در دو قسم اولى قطعیت، اعتبار و انحصار شناخت و داورى در علم جدید و روشهاى تجربى ـ آزمونى آواى بت شدن دانش نوین را به گوش مى رسانند که خود پندار و اوهام باطل بیش نیست. 

چون سخنى است بیهوده، غیرتجربى و آزمون ناپذیر؛ یعنى بدون تکیه گاه علمى و منطقى که این برابر است با همان خرافات. چیزى که واقعیت دارد؛ اما حقیقت ندارد ولیکن مورد ایده آل بشر بوده است. به گفته برلین فیلسوف سیاسى: تلاش جدى و وظیفه شناسانه براى استفاده از شیوه هاى علمى در تنظیم امور بشرى، بى تردید خیرهاى بسیارى به بار آورد، رنجهاى بسیارى را تسکین داد از بى عدالتیهاى بسیارى پیشگیرى کرد و جهل هاى بسیارى آشکار ساخت… اما رؤیاى اصلى، اثبات و نشان دادن این که همه چیز در جهان حرکت مکانیکى دارد و همه شرهاى جهان را مى توان با گامهاى تکنولوژیک علاج کرد و مى توان مهندسانى داشت که هم مهندس روح انسان باشند و هم مهندس جسم انسان، رؤیاى وهمى و خرافى از کار درآمد (۸).

و قسم سوم؛ یعنى روانه اى پسامدرنیته در واقع کنشى است در مقابل بُت وارگى علم، نقد وضعیت موجود و بازیابى و برگردان علم در ایستار واقعى و نه خیالى و خرافى آن.

۲. احساس توانایى بیش از حد و مهارناپذیر، فرآیند شخصیت سازى را به کژراهه مى کشاند. در نتیجه شخصیت دروغین در آدمیان به وجود مى آورد که بیش تر به صورت همه چیز فهم، مرجعیت نهایى، ابدیت و جاودانگى و زوال ناپذیرى قدرت نمود مى یابد. سرریز چنین شخصیتى در جامعه از یک سوى اسطوره سازى و تبدیل شدن اش به اسطوره و از سوى دیگر، گسترش ذهنیت اجتماعى توهم گرا و خیال پرداز است که پایانه هر دو برآیند همانا پیدایى و پویایى خرافات بیش نیست. زدودن این گونه شخصیت و ذهنیت اجتماعى بسى دشوار و پرهزینه است چون عصاى موسوى مى طلبد تا خرافه (انا ربکم الاعلی… ) فرعونى را بزداید و ریشه اش برکند.

دانش و فن آوریهاى نوین, از آن جایى که دو عامل و منبع کلیدى توانایى و قدرت در جهان امروزى به شمار مى روند، طبعاً در دارندگان اش احساس قدرت و توانایى پدید آورده و زنده نگه مى دارد و در صورتى که مدیریت سالم، انسانى و اخلاقى نگردد ناگزیر شخصیت دروغین به وجود مى آورد و در این جاست که آواى مالکیت جهان و هستى در سر پرورانده و در جامعه پراکنده مى شود و آن گه دیگران را دنباله خویش و براى خویش مى خواند و تا جایى که اگر در این دنباله بمانند، از مزایاى حاشیه نشینى انسانیت، نه متن آن، آن هم از باب تفضل و نه استحقاق، از تکه پاره آن مى توانند هر از گاهى بهره مند شوند و به تنهایى، نقشه فرهنگى، سیاسى، اقتصادى، اجتماعى، اخلاقى، حقوقى و… جغرافیاى جهان را در جهت هدفها و برنامه هاى خویش و نه مصالح آدمیان و بدون کم ترین توجه به حقوق و خواست دیگران مى خواهند تغییر بدهند. خرافات بدتر از این در جهان مدرن که از سوى قدرت پرستان به کار بسته و توزیع مى شود نمى توان سراغ گرفت و این خرافه، همان احساس قدرتى است که از توانایى یاد شده برخاسته است بنابراین، این ایستار از دو زاویه به گسترش خرافات در جامعه مى انجامد؛ از زاویه روان شناسى و از زاویه جامعه شناختى. 

از زاویه روان شناختى تیپ شخصیتى (شخصیت کاذب) بود که احساس قدرت آن را به وجود مى آورد که در بالا به شرح از آن سخن رفت. اما از زاویه جامعه شناختى چون افراد و جامعه ها که به فقر قدرت و توانایى گرفتارند در برابر دشواریها، گرفتاریها و بحرانهاى گوناگون بسیار آسیب پذیرند و در کاربرد قاعده ها و روشهاى منطقى و خردمندانه حل و مدیریت بحرآنها و بازدارنده ها، ضعیف و کم تجربه بوده و نگه داشته شده اند، بیش تر به خرافات (اعتقادى ـ رفتارى) پناهنده مى شوند و به این ترتیب زمینه زایش و رویش خرافات در میان این صنف فراهم مى آید.

۳. در این که علم و تکنولوژى نوین، خیرات و آثار سازنده و حیاتى را براى انسانها به همراه داشته و دارد و ادامه زندگى سالم و کارآمد همچنان در گرو آن دوست، نمى توان تردید روا داشت و نیز این که دانش و فن آورى جدید، بشر را در برداشتن بازدارنده هاى زیستى و نیز استفاده بهینه از عوامل حیاتى و بهره ورى گونه هاى تلاشهاى انسانى بسى توانا ساخته است، غیر درخور انکار است ولیکن، هر چیز خوب، بزرگ و مهم، زمینه و بستر آسیب زایى و آفت پذیرى را نیز به دلیلهاى مختلف فراهم مى سازد. از شمار آنها دو مورد را نام مى بریم:

یک این که: تنها راه شناخت و معیار حقیقت را منحصر به معرفت علمى و فنى بدانیم. همان گونه که چنین گردید و تاریخ تطور و تکامل گواه بر این است و در بخش پیش شمه اى از آن گفته شد.

و دوم این که: این پیشرفت و توانایى علمى و تکنولوژیکى، انتظارها و چشمداشتهاى بزرگى را در انسانها و جامعه ها در حوزه هاى گوناگون زیستى پدید آورده و مى آورد که پاره اى از انتظارها مجازى است و بخش دیگر واقعاً فراتر از توان و قلمرو علم و فن هستند. به طور طبیعى، هنگامى که چنین انتظارها، خواسته ها، نیازها و… از سوى علم برآورده نگردید و آن گه واپس زنى نسبت به آن دو و برگزیدن جایگزین در شخصیت فردى و اجتماعى پدید مى آید و از این روى که فرآیند گزینش دشوار و سازوار با گزینه هاى فراروى و آماده پذیرش انجام مى پذیرد و از سویى در ایستار پیش آمده، صورت و سیرت گزینه ها، غیرعادى و فراطبیعى اند چون که گزینه هاى عادى و طبیعى پیش گفته پاسخ نداده اند، طبعاً رهیافت پاره اى از گزینشها در چنین حالتى، همانا باور به نیروهاى نامرئى، غیرواقعى و شیوه هاى نابخردانه اى چون جادو، طلسم و خرافات و… است.

به این ترتیب، خرافات در جامعه پیدا و پویا مى شود و در بینش، منش و باور مردم نمودار مى گردد و در صورت پاسخهاى تصادفى تبدیل به تکیه گاه نیز مى شود. این واقعیت، یعنى تفسیر و تصویر ویژه اى از علم و تکنولوژى و انتظارهاى غیر خردمندانه و غیر واقع گرایانه از آن دو، به گسترش و پیدایى خرافات مى انجامد. این مقوله در مقاله ویندل بیرى با عنوان (خرافات مدرن ـ modern superstition) این گونه تحلیل شده است: در سالیان اخیر وابستگى و ارتباط میان علم، هنر و دین رشد و نمو نموده است و مباحثى زیادى در این مورد مطرح مى شود. یکى از خرافه ها, خرافه این است که معرفت تجربى علمى تنها راه درست معرفت است. همین سرمایه دارى جهانى و وعده هایش و این که هرگونه تغییر در جهان همان است که اندیشمندان, بانکداران و سرمایه دارى و تجار مى گویند. (۹)

در سخن ایشان مى توان رد پاى دو عامل پیش گفته گسترش خرافات را از تفسیر خاص از علم و کاربرد آن یابید.

۴. بشر از دیرباز بدین سوى شوق و علاقه درونى و گویا فطرى نسبت به آگاه شدن از آینده خویش و پیش بینى آن داشته است. و کسانى که از آتیه خبر مى دادند و رویدادهاى آن را پیشگویى مى کردند, افراد برتر و آدمهاى برجسته تر از همه و فوق العاده به شمار مى آمدند. حتى نسبت به پیامبران، گروهى از آدمیان، تنها به خاطر همین ویژگى به آنان روى آورده و از آنان درخواست پیش گویى حوادث و یا سرنوشت آینده خویش مى کرده اند.

طالع بینى، تنجیم، تعبیر خواب، همه حکایت از همان احساس و اشتیاق تاریخى و ریشه دار آدمیان دارد. با پیدایش علم و تکنولوژى مدرن این خواست و اشتیاق گسترش پیدا کرده است.

پیش گویى و پیش بینى دو رویه دارد. رویه اى که در آن رویدادهاى طبیعى و انسانى به طور منطقى و عقلانى پیش بینى و پیش گویى مى شوند، یعنى رویدادها و رفتارهاى پیش بینى پذیر از پیش بینى ناپذیر جدا مى گردند و پیش بینى پذیرها نیز نه به طور قطعى و یقینى بلکه با احتمالهاى مدرج پیش بینى مى شوند و رویدادها و رفتارها به عاملها و علتهاى سازوار و مربوط هرکدام نسبت داده شده و بر مبناى آنها ارزیابى و تحلیل مى گردند. طبعاً این رویه خرد آدمى را پویا ساخته و حرکت و جنبش را در سیستم زیستى احیا و توسعه مى دهد اما در رویه دیگر آن که رفتارها و پیشآمدها و رویدادها را به علتها و عاملهاى غیرواقعى که هیچ گونه پیوستگى علّى و سببى میان شان وجود ندارد، نسبت مى دهند و به داورى، تصدیقها و تصورهاى مجازى مى رسند و مى پردازند و رویدادها و رفتارها را از قبل معین و تعیین شده مى دانند و امور پیش گویى ناپذیر را به گونه قطع و یقین پیش بینى پذیر مى خوانند و مى نمایند، چنان که در ستاره شناسى و معینى گرى علمى شاهد این روانه هستیم. رهیافت این رویه همانا سلب اراده آزاد انسان، تنبلى، جهل و تسلیم شدن است که در واقع مهم ترین بستر زایش و رویش خرافات و خرافه پرستى است.

امروز این باور در جامعه هاى مدرن رو به گسترش است که انسان مى تواند سیماى فرشته و سرشت ملکى بیابد، اما نه به خاطر منشأ و مرجع الهى و روحانى و تلاش پیوسته تعالى طلب آدمیان بلکه در اثر مهندسى شیمى ـ ژنتیکى و جراحیهاى پلاستیکى که برآیندش موجودى انسانى است که نه زن و نه مرد بلکه تو گویى موجودى است فرا انسان که در نگاه عامه مردم چونان فرشته مى آید و به او عشق مى ورزند: مایل جاکسون پس از عمل جراحى پلاستیک و دگردیسى هاى دیگر [تغییر جنسیت]… در نظر عامه غربیان به سیما فرشته و ملک مقرب (دروغین) جلوه مى کند… یعنى مظهر پاکى و معصومیت کودکانه و آمیزه از مواریث کاتاریسم و تانژیسم تروبادورها (۱۰). هنوز در اروپا، صدها جلد کتاب قضایى در مورد ساحرگى، تشخیص دروغین آن از حقیقى اش و نیز کافر اعلام کردن ملخ ها و دیگر آفات نباتى رایج بوده و وجود دارد (۱۱).

هرگاه کسى در خواب عسل بخورد آن را پیش گویى از توفیق و دستیابى به عشق و ثروت و دارایى مى دانند یا ساختن، خوردن، داد و ستد بستنى براى فرد را نشانه و دلیل احساس قناعت، رضایت و خرسندى او در زندگى مى دانند یا در خواب، دیدن منظره شلوغ هواپیما را نشانه و علامت میل و آرزوى آزادى و سفر کردن، مى دانند. دیدن هواپیماى خالى، ویران و متروک را پیش گویى از این پیشآمد مى دانند که طرح و برنامه اى سفر شخص تغییر مى کند و یا به تأخیر افتاده و مى افتد. ازدواج و جشن عروسى در خواب نشانه اى از وقوع مرگ در میان اعضاى فامیل است و نیز خرافات در مورد حرف m و z و نیز استفاده از داروهایى که محبت و دوستى را میان دو نفر بیش تر مى سازد و یا این که فرد را در امتحانات دانشگاه و مراحل آموزش موفق نموده و ارتقاى شغلى و درآمدى اش را تأمین مى کند.

ارتباط با آدمهاى فضایى و اثرگذارى آنها بر سرنوشت آدمیان زمینى
کارل ساگان ستاره شناس معروف در سال ۱۹۹۶ کتابى با نام (دنیا جن زده، علم، شمعى در تاریکى) نوشت که در آن به وجود بشقاب پرنده (یو، اف، او) و درمان معجزه آساى بیمارى لاعلاج و بسیارى از ادعاهاى شگفت انگیز غیر قابل اثبات مى پردازد. پیش گویى و تعیین قطعى و یقینى سرنوشت آتیه انسانها به وسیله مهندسى ژنتیک و شبیه سازى انسان و در انگلستان شمار زیادى از مجله ها، پاسخ گویى به گرایشهاى مختلف در عرصه پیش گویى و غیبدانى هستند و در آمریکا در دهه ۶۰ بیش از ۱۰۰۰ نشریه با ۲۰ میلیون خواننده، ستونهاى طالع بینى و کف بینى داشتند.

خانمِ نخست وزیر اسبق فرانسه (ژوسپین) نزد کف بین مى رود تا از انتخاب شدن همسرش براى دوره بعد نخست وزیرى اطلاع یابد و… (۱۲). این نمونه ها که اندکى از بسیارند، بخشى از ذهنیت و وضعیت جهان مدرن و امروزى را مى نمایانند و در همه آنها از یک سوى آینده نگرى، پیش بینى و پیش گویى موج مى زند و از سوى دیگر در آن پیش گوییها، تعیین شدگى تقدیر رفتارها و رویدادها با ساز و کارى ترسیم و تصویر گردیده است که تکیه گاه و مبناى منطقى، عقلى و دینى ندارد یعنى رویدادها و رفتارها به علتها و سببهایى پیوند داده شده است که یا چنان عاملهایى وجود ندارند و یا این که این پدیده ها، رفتارها و رویدادها از آن عاملها و علتها برنمى آیند و برساخته آنها نیستند. به این ترتیب اشتیاق و انگیزه آینده نگرى که در جهان مدرن و پیشرفته امروزى بیش از هر زمان دیگر گسترش یابیده و اوج گرفته است (به جهت توانایى و ابزارهاى لازم) به گسترش و تولید خرافات و پیش زمینه هاى رویش آنها در صورتى که سطح و سقف خرد معرفتى و ابزارى درست تفسیر و مدیریت نگردد، یارى رسانده و به آن مى انجامد.

۵. پیوند قدرت و سود با خرافات از دیگر سببها و ساز و کارهایى است که در فرآیند زایش و رویش خرافه نمى توان آن را نادیده انگاشت. این عامل در گذشته بوده و در حال و آینده نیز همچنان حضور فعال خواهد داشت. با توجه به این که در هر مرحله و عصرى، چهره، زبان، عناصر و ساز و کار خرافات ناسان و سازوار با همان عصر است.

زرسالاران و زورمندان جهت دستیابى به سودها و هدفهاى خود، بیش تر به ساز و کارهایى از گونه زیر روى مى آورند:
۱. پدیدآورى ترس و ناامنى در افراد جامعه.
۲. اضطراب و تشویش در اجتماع.
۳. دامن زدن به نا امیدى به آینده و به بن بست رسیدن.
۴. بزرگ نمایى کمبودها و نیز عامل تهدید و… .
البته گاه گاهى و در حالتهایى هم به ساز و کارهاى مخالف آن چه گفته شد، تمسک مى جویند و پناه مى برند. بنابراین گزینش راهکارها به تبع ایستارهاى رساننده به هدفها انجام مى گیرد. گرچه در هر دو ایستار و سیاستهاى سازوار با آن دو زمینه و بستر زایش و رویش خرافات وجود دارد ولیکن در ایستار و ساز و کارهاى پیش گفته این زمینه پررنگ تر و آماده تر به نظر مى رسد چون در این چگونگى، شخصیت روانى و اجتماعى افراد و در پى آن جامعه به هم پیوستگى و هماهنگى را از دست مى دهد و یا بسیار شکننده مى شود. اعتماد فردى و جمعى کاهش یابیده و بى فروغ مى گردد. به طور طبیعى در این حالت بحرانى، توان تصمیم گیرى، مدیریت و برنامه ریزى بر اساس ساز و کارهاى عقلانى؛ گنجایى و منابع انسانى، مالى، علمى و فنى و… از افراد جامعه گرفته مى شود و مردم بیش تر انتظار رویداد معجزه و اثرگذارى عامل و نیروى غیرعادى را در بیرون رفت از چنین بحرانى مى برند و به گونه اى این حالت، چنین انتظارى را به وجود مى آورد. روشن است که در این چنین وضعى، پناه بردن به خرافات، یکى از گزینه ها و پاسخهاى قانع کننده و آرام بخش مردم است و در آن سوى، دولتها و صاحبان زر نیز که به خوبى از این حالتها و زمینه ها آگاه هستند در راستاى برآوردن هدفها و سودهاى خویش، فرایند زایش و رویش خرافات را در جامعه، تقویت و توسعه مى بخشند.

گویند: در دوران امیرکبیر در میدان گاوکشان یزد [یا تبریز] گاوى از دست قصاب فرار مى کند و در آن سوى میدان به بقعه صاحب الامر، پناه مى برد. قصاب در پى اش رفته تا او را از پناه بیرون آورد. بدین منظور تلاش زیاد نموده و گاهى از دم و گاهى از پاى و گاهى از سر و گردن گاو گرفته و با زور و فشار تمام مى خواهد آن را با خود ببرد. در این کشاکش، نیروى قصاب تمام و قلب اش از تپش باز مى ایستد و مى میرد. مردم هنگامى که این حادثه را مى بینند و مى شنوند در میدان مى ریزند و مى گویند این گاو مورد تآیید صاحب الامر واقع شده است و از آن پس مردم به بوسیدن و لیسیدن آن پرداخته و هر چیزى گرانبها و ارزشمند که داشتند مى آوردند و بر پشت و گردن و صورت گاو مى آویزند و حتى بول و غائط اش را نیز مبارک و پاک مى دانند و… این خبر و جریان به گوش کاردار سفارت انگلیس در ایران مى رسد و او نیز بدون اتلاف زمان این حادثه را به اطلاع مقامات بلند پایه کشورش در انگلستان مى رساند. 

مسئولان مدرن انگلیس با این پدیده خلاف عقل مدرن نه تنها برخورد بازدارنده نکرده بلکه به شدت از آن استقبال مى نمایند و بدین منظور چلچراغ بسیار گرانبها و قیمتى را به ایران فرستاده تا به آن گاو هدیه [به تعبیر ما وقف] نموده و در شمار املاک حیوان قرار گیرد.)

این جریان به روشنى دست سیاست و قدرت را در گسترش خرافات به نمایش مى گذارد.

سایه خدا دانستن شاه و سلطان در روى زمین براى به بند کشیدن و ناآگاه نگهداشتن مردم، قربانى کردن آدمیان در پیش پاى شاه، جهت بیمه عمر سلطنت، دیدن چهره سلطان در مهتاب، همراهى و دربر گرفتن و حمایت هاله اى نورانى، مقدس و الاهى از شاه در مجالس و… خرافاتى است که از سوى دستگاه قدرت براى دوام قدرت شاهان و زورگویان تولید و توزیع شده و مى شود.

در دوران صفویه، قاجاریه و رژیمهاى بعدى، گاه و در جاهایى از سوى دستگاه قدرت، سیاستهایى به کار بسته مى شد که اعتماد به خرد و دامنه آن را محدود و سست مى کرد به طور طبیعى این روش به وضعیتى مى انجامید که از نادانى و احساسات مردم به سادگى در جهت منافع قدرت استفاده مى شد و با گستراندن خرافات و افسانه هاى خرافى بر مشروعیت حاکمیت مى افزود. تجربه تاریخى و آثار برون آمده از آن دورانهاى پیشین، سر نخهایى از خرافه گستریها را بازگو مى نمایاند.

بازار خرافات پس از حادثه ۱۱ سپتامبر و فروریزى برجهاى دوقلو، گرم تر و پررونق تر گردید. دیدن صورت شیطان در دود و آتش ناشى از سوختن برجها، اهمیت یابیدن و سرنوشت ساز شدن عدد (۱۱) و ارتباط دادن و پیدا نمودن بسیارى از حوادث با آ، مثل این که کد بین المللى بین عراق و ایران ۱۱=۱«۱«۹ است. نیویورک یازدهمین ایالت اضافه شده است و انگلیسى ۱۱ حرف دارد و اولین هواپیماى اصابت کرده به برج، شماره ۱۱ داشته است و نیز تقویت و گسترش باور به پیش گویى پیشگوها؛ چنانکه در کم تر از ۱۲ ساعت پس از حادثه، نامه هاى الکتریکى فراوانى بین مردم رد و بدل گردید که همه به درستى پیش گوییهاى نواستراداموس اقرار کرده بودند.

اینک و امروز گفته مى شود که با علم و تکنولوژى مدرن، مى توان تمامى شرور جهان را علاج کرد و با مهندسى ژنتیک و فرآیند شبیه سازى انسان، نسل آتیه بشر، همه آدمهاى فوق العاده هشیار، پراستعداد، مبتکر و خلاق، خیرخواه و نوع دوست خواهند گردید و ارتش جهت حفظ صلح بین المللى مجهز به چنین آدمهایى مى شود.

و نیز در غرب مدرن و پیشرفته امروزى, شبکه هاى تلویزیونى برنامه روان شناسى را پخش مى کنند که کار ویژه اش به گریه انداختن مردم است و ارائه آموزشهایى که آدمها را به فراسوى زمان مى برد و با تبدیل شدن جسم مادى و عنصرى او به موج, قدرت نفوذ در هر چیزى را پیدا مى کند. فروش و تولید اشیاء, افسونها و طلسمهایى که خوشبختى و سعادت را برآورده مى سازند و نیز موسسه ها و انجمنهایى که با گرفتن پول و یا حق عضویتهاى کلان و هنگفت از مردم، مدعى هستند که آنان را بر اسرار کیهان، غیب، امور و نیروهاى نامرئى آشنا و مرتبط مى سازند.

در تمامى موردها و نمونه هاى خرافه که در بالا اندکى از آنها بازگو شد، رد پاى علم و تکنولوژى نیز به گونه اى در آنها دیده مى شود. برآیند استفاده سوء و نادرست سیاستمداران قدرت پرست و صاحبان شرکتهاى بزرگ، تاجران و سرمایه داران سودجو و ثروت اندوزان بى درد، از دانش و تکنولوژى، سرچشمه گرفته از نادانى و نیاز مردم است.

۶. رقابت که یکى از مؤلفه هاى جهان مدرن امروزى است, هم بمثابه پیش زمینه دانش و فن آورى و هم چونان لوازم و تبعاتى, بویژه مدیریت آن دو نیز مى تواند در مواردى به زایش و رویش خرافات بینجامد و این به طور معمول از سه سوى ممکن است:

۱. رقابت همیشه همراه با هیجان و نگرانى است و این حالت روانى بسى زمینه ساز رشد و پرورش خرافات است؛ زیرا افراد در این حالت روانى به آسانى باورها و رفتارهاى خرافى را پذیرفته و به آن روى مى آورند و همانا آن را آسایشگاه و آرامشگاه خویش مى یابند.
۲. در فرآیند رقابت, پیروزى بر حریف و رقیب از شمار چشم اندازها و هدفهاى اساسى آن شمرده مى شود.
۳. جبران ناکامیها از دیگر لوازم رقابت است. این دو سوى اخیر نیز زمینه نفوذ و چنگ زدن به خرافات را در مقام رفتار و باور فراهم مى سازد. چون هم به عنوان ابزار و هم بمثابه مرجع آرامش زا و اعتمادساز در فرآیند دو حالت اخیر کاربرد دارد.

قدرى عمیق تر و بامعنى تر، اسطوره ها [خرافه ها] تجسم پندارگونه احساساتى است که ندانسته بعضى افراد براى تقلیل رنج و اعتراض بر امور نامطلوب و غیرعادلانه که در سازمانهاى قبیله یا جامعه خود مشاهده مى کنند، بیان مى نمایند… که چون آن را کراراً نقل کنند و پیاپى بازگویند یک نوع آرامش فکرى در ذهن آنها ایجاد مى کند (۱۳). به این ترتیب، خرافات در جهان علم و فن آورى نوین نیز از ناحیه پاره اى از تفسیرها، رویکردها، پیامدها و کاربردها و… ممکن است روى دهد.

هویت یابى
انسان امروزى به شدت در پى هویت یابى، آن هم هویتهاى فراگیر و ماندگار است. هرچند در انتخاب روش و یا مرجع تأمین کننده آن ممکن است به خطا روند و در این زمینه به شیوه ها و ابزارهاى گوناگونى روى آورده و به تجربه آنها مى پردازند. در این میان از دو عامل و عنصر هویت ساز, یکى دین (به گفته بعضى از دانشمندان قرن ۲۱، قرن دین و زنده شدن گرایشهاى دینى ـ مذهبى و معنویت گرایى است) که در مردم پیشرفته امروزى براى پناهگاه مطمئن هویت، به جست وجوى آن برخاسته اند: شوق خداجویى سبب شرکت هرچه بیش تر مردم در تظاهرات مذهبى شد و به همین ترتیب، بر میزان توجه آنان به مسائل مذهبى، چه به طور فردى و چه از لحاظ اجتماعى افزوده شد. این امر، بدون شک مشهودترین رویداد دو دهه هفتاد و هشتاد در آمریکا است و اگر بگوییم که این جریان مى رود تا همه جامعه آمریکا، رفتار مردم و فرهنگ کشور را در سالهاى آینده این قرن تحت تأثیر قرار دهد، حرفى به باطل نگفته ایم (۱۴).

و دیگرى ایدئولوژى و جهانگریهاى بشرى است. البته رویکرد به این دو عامل در این بخش از جستار حاضر همانا از زاویه خرافات و نسبتى که زایش و رویش خرافه در بستر آنها پیدا مى کنند، مى باشد.
اول. دین: در درازاى تاریخ پاره اى از مولفه هاى ساختارى و کارکردى ادیان به گسترش و تولید خرافات در جامعه یارى رسانده است. این نسبت در مورد پاره اى از دین ها برمى گردد به ویژگیهاى درونى و ساختارى آنها اما در مورد پاره اى دیگر مثل دین اسلام، مربوط به تفسیر و فهم خاصى از دین مى شود ولیکن در مجموع رویش خرافات همانا برمى گردد به تفسیر و فهم دینى از مؤلفه هاى ساختارى و کارکردى دین, که مهم ترین آنها به شرح زیر است:

۱. باورها: در ادیان، باورهاى مشترک و اختصاصى وجود دارد که بیش تر در فرآیند فهم و تفسیر ویژه اى که از آنها انجام مى گیردف صورت خرافى گرفته و در مقام رفتار به گسترش خرافات دامن مى زند. تقدس گرایى و مقدس شدن بعضى از امور، دخالت عوامل و نیروهاى فوق و فرابشرى، به طور پیوسته یا گسسته در آدم و عالم، معجزه و پدیده ها و رویدادهاى شگفت انگیز و غیرعادى [مشترکات]، ارواح گرایى، اعتقاد به سحر و جادو و طلسم و تفأل [اختصاصى] و… از امورى است که در ادیان به گونه هاى اشتراکى یا اختصاصى دیده مى شوند.

جان بى ناس در کتاب معروف خود: تاریخ جامع ادیان، شمار مشترکات ادیان را (۱۱) چیز مى داند که امور پیش گفته نیز, از آن جمله اند. (۱۵)

افزون بر این، وى بسى فراتر گام برمى دارد؛ از یک سوى خرافه و افسانه را از مشترکات مى یابد و از سوى دیگر، گویا به پندار او تمامى مشترکات از جمله افسانه ها و خرافه ها از ویژگیهاى ذاتى و درونى ادیان است نه این که مربوط به تفسیر و فهم دینى بوده باشد.

البته یادکرد دو نکته لازم به نظر مى رسد:
یکى این که همه آن امورى که جان بى ناس, از مشترکات خوانده است, چنان نیست. در مَثَل در اسلام افسانه و جادو مورد انکار واقع شده است.و دیگر این که: این مشترکات و اختصاصات در مقام فهم و معرفت دینى نمود مى یابد.

به طور طبیعى این گونه باورها, به زایش و رویش خرافه ها در جامعه, یارى رسانده و مى رساند. در مَثَل, دخالت عاملها و نیروهاى فوق بشرى, به طور پیوسته در کار عالم و آدم این ذهنیت را تولید و تقویت نموده و مى نماید که انسان در تعین سرنوشت و آینده خویش و در پدیدآورى دگرگونیهاى محیط پیرامونى هیچ سهمى ندارد. رهیافت چنین ذهنیتى, همانا یکى تعطیلى خرد آدمیان; همان ارزش مندترین موجود نزد خداوند و نقش آفرین ترین عامل در فرآیند حیات بشرى است. و دیگرى از بین بردن حس مسؤولیت پذیرى و پویش در پیوندها و پیوستگیهاى اجتماعى است. روشن است که تعطیل شدن خرد و تنبلى و نابودى مسؤولیت پذیرى, بهترین مجال براى خرافه گرایى است و در اساس, خرافه ها در چنین بستر و زمینه اى مى رویند و رشد مى کنند.

واجب بودن پیروى از امیر و پادشاهِ ستمگر و فاسدى که دستش به خون مردم آغشته است و براى حفظ و ادامه قدرت اش, هماره به زدن و دشنام دادن و حقیر و پست شمردن مردم و غارت اموال و دارایى آنان مشغول است. و نیز واجب بودن به جماعت خواندن نماز, به امامت هر امامى, خواه فاسق و خواه عادل (۱۶) و نیز دم بر نیاوردن, حرکت و قیامى نکردن, نهضتى به راه نیانداختن و روشنگرى نکردن در برابر ظلم, نادیده انگارى آزادى, عدالت, حقوق, دین و اخلاق و معنویت و همه ارزشهاى انسانیت که انبیاء الهى و پیشوایان راستین دین, به خاطر آنها رنج برده و سختیهاى جانفرسا کشیدند, آن هم به امید این که روزى موعود خواهد رسید و در آن روز, همه چیز راه اصلاح خواهد پویید و اکنون تکلیفى متوجه ما نیست و…۷۱(۱۷) همه خرافاتى است که در اثر مقدس ساختن امور نامقدس, تعطیل نمودن عقل و خرد آدمى, نابودى مسؤولیت پذیرى و انتظار ویرانگر, دخالت عوامل و نیروهاى فوق بشرى با ساز و کار غیرعادى و طبیعى, در جامعه و فرهنگ دینى به وجود آمده بودند و هر از گاهى باز احیا نیز مى شوند.

۲. پاره اى از تفسیرهایى که از مفاهیم و آموزه هاى دینى چون قناعت, قیامت, زهد, تقوا, دعا, توکل, انتظار, صبر, ولایت, کرامت و… انجام گرفته و بویژه هنگامى که آن صورتها به سیرت اجتماعى درمى آیند و چونان هنجارها عمل مى کنند, تیپ یا تپیهاى شخصیتى و حتى جریانهایى را به وجود آورده و مى آورند که رویش خرافات در آن تیپها و زایش خرافه از آنها بسى فراهم است. شخصیتهاى متعصب, روان رنجور, درونگرا و انزواطلب, تیپهاى شخصیتى اند که به طور معمول برساخته هاى چنان تفسیرهایى هستند. از سوى تحقیقات و آزمون هاى روانشناسى (شخصیت ـ اجتماعى), جامعه شناختى و حتى مردم شناسى نشان داده و ثابت کرده است که چنین تیپهاى شخصیتى از دیگر تیپها, خرافى تر اند و زمینه رشد و پرورش خرافات در میان آنان بیش تر است. در جامعه امروز ایران, تیپهاى متعصب و درونگرا, مجالسى را تحت عنوان مذهب و دین برپا مى دارند که بروندادش جز توهین و سب شخصیتها بیش نیست, در حالى که این عمل با دستورها و اصول بیان شده در قرآن و اسلام ناسازگار مى باشد.
و با این گونه خرافات, چهره نورانى, ظلم ستیز, انقلابى, اصلاح طلب و خردورز شیعه را تاریک و سیاه جلوه گر مى سازند.

و یا مجالسى برپا مى شود و در ظرف بسیار کوچکى آب گوشت تهیه مى گردد که به طور طبیعى تنها براى سه تا چهار نفر بسنده است, ولیکن جمعیت بس بزرگى را پذیرایى و از همان آب گوشت به همه مى دهند و کم نمى آورند.

با الگوگیرى از کارى که پیامبر(ص) در آغاز دعوت به اسلام انجام داد و مى گویند: این, به جهت نظر خاص امام زمان(عج) است. گویا امام زمان(عج) به این ظرف توجه ویژه اى داشته که با آب گوشت بسیار کم, جمعیت انبوهى سیر شده اند. مردم نیز به این باور هم رسیده بودند! تا این که کشف مى گردد به این ظرف کوچک از جاى دیگر, پیوسته آب گوشت افزوده مى شده است. یا شمارى بین مردم پراکنده بودند که امام زمان(عج) در ساعتى از شب به منزلى وارد مى شود و از یکى از اتاقها, مى گذرد. جمعیت زیادى وارد همان اتاق مى شوند و در انتظار امام لحظه شمارى مى کنند. یکباره بوى بسیار خوشى به مشام همگان مى رسد و همزمان چراغهاى اتاق خاموش شده و گفته مى شود آقا آمدند و مى خواهند بگذرند. صداى گریه و مویه مردم بلند مى شود و تا دقایقى ادامه مى یابد, سپس چراغها روشن شده و مى گویند (آقا) برگشت و این بوى خوش آثار وجود نازنین ایشان است. تا این که بعدها روشن مى شود از کانال کولر, بوى خوشى را در فضاى اتاق افشانده اند. به این ترتیب, در اثر کج اندیشى و کج فهمى از آموزه هاى رستاخیزى و پویا, برون زا و اجتماعى دین, رفتارها و جریانهاى خرافاتى را مى سازند که برآیندش همان محدود و بسته شدن شخصیت آدمیان است.

از دهه هشتاد بدین سوى, در ایالات متحده آمریکا, که یکى از پیشرفته ترین کشورهاى صنعتى جهان و فرازگاه و فرودگاه جامعه مدنى و نظم دموکراسى (به گمانى و در انگاره اى) به شمار مى رود, بر اساس آموزه هاى دینى (مسیحیت) بویژه باور به آخرت و حیات جاویدان و پایان جهان و نیز شرایط اجتماعى ـ فرهنگى جامعه, نهضتهاى جدید مسیحى شکل مى گیرد که به گونه اى تعصب و درونگرایى در رفتار و تعاملها و خرافات در باور و کردارشان موج مى زند. (سرواى والیسم) یکى از این نهضتهاست که باور دارد فیض الهى و رستگارى کاملا فردى و غیر درخور سریان دادن آن به دیگران است. خیر و سعادت عمومى دست نیافتنى است و هیچ کس نمى تواند و حق ندارد در پى خیر عموم مردم برآید و از ناداران و ناتوانان دست گیرى کند و با گروه هاى دیگر تعامل داشته باشند.

(مسیحیت بنیادگرا وجوه مشترکى با فِرَق مذکور دارد. نخست اندیشه آخرت نگرى یا عنقریب پایان گرفتن کار دنیاست… و بعد مسأله ادامه حیات ـ یا بهتر بگویم وسوسه باقى ماندن ـ است; همان چیزى که پیش تر تحت عنوان (سرواى والیسم) از آن نام بردیم… در این جا نیز مى بینیم… که زیست گرایى, خودنگر شده و در لاک خویش فرو رفته است, تمایلى به پیوند با گروه هاى دیگر نشان نمى دهد, دست گیرى از ضعفا را خوار مى شمارد, و رستگارى کسانى را که متعلق به گروه, سازمان یا کلیساى آنان نیستند, بى اساس مى داند. 

به اعتقاد این نهضت, رستگارى عمومى غیرممکن است, زیرا تنها آنان که فعالانه براى خودشان کار مى کنند و مى خواهند از این طریق رستگار شوند, نجات خواهند یافت… فیض را موضوعى فردى مى داند که کسى بدان نائل مى شود و نمى تواند آن را به دیگران اعطا کند… به اعتقاد یک سرواى والیست, به هنگام بروز واقعه اى چنانچه ایجاب نماید سلاحها به کار مى افتند, تا از ورود دیگران به پناهگاه او جلوگیرى کنند… . مواد غذائى نباید در اختیار کسانى قرار گیرد که از پیش به فکرش نبوده اند… مى بینیم که بار دیگر, اندیشه قریب الوقوع بودن آخرت از طریق فرهنگ سرواى والیسم مورد قبول قرار مى گیرد. (۱۸) روشن است که باور به فیض فردى و رستگارى فردى و انتقال ناپذیرى آن به دیگران ـ عموم و زیست گرایى خودنگر و نیز رفتارها و داد و ستدهاى بسته بندى شده بالا, همه خرافاتى است برآمده و برساخته انزواطلبى, تعصب و درون گرایى نهضت مذهبى ـ دینى یاد شده است.

۳. بخش دیگرى از دین, که به گونه اى خرافه پرور و خرافه پذیر است, پاره اى از احکام, شعائر و آداب دینى است. در باب احکام, بویژه در مورد اسلام, حوزه مباحها و تا حدودى مستحبها, بیش تر به این آفت و آسیب گرفتار آمده و مى آیند. چون در حوزه واجبات و محرمات, میزان دغدغه, دقت, احتیاط و باریک بینى علما و محتهدان و اسلام شناسان و خود مردم مؤمن, بسى فراوان بوده و هست که زمینه ابتلاى به ویروس خرافات را به طور چشمگیرى کاهش مى دهد. ولى در حوزه مباحها و مستحبها و شعائر و آداب چنین دغدغه, دقت و منطقى, کم تر دنبال شده و مى شود, به همین جهت آفت پذیرى و آسیب زایى آنها بیش تر است. متأسفانه در دوره هاى مختلف, و بویژه در دوران معاصر و مدرن امروزى, همین بخش از دین, در بین مردم بیش تر برجستگى یابیده و استقبال مى گردد. و در روانه تاریخ دین نیز, همین بخشها خرافه زا و خرافه پذیر بوده است. آداب و شعائر مراسم عزادارى, عروسى, مسافرت, ولادت فرزند, صدقات و… بیش تر این امر را به نمایش مى گذارند.

توسل به قدیسیان و انحصار صدور جواز ورود به بهشت از سوى آنان و رستگار شدن از طریق غسل و روغن مالى در مراسم ویژه.

پارس سگ, باریدن باران, ریختن نمک و بیرون آمدن انگشتر نامزدى از دست عروس در شب زفاف و عروسى که برابر با بدبخت شدن عروس خانم دانسته مى شود.و یا شیطان گروى که براساس آن شیطان برابر برنامه اى از قبل تعیین شده از خانه دروغین اش برآمده و براى ایجاد شرارت ویرانى به کالبد انسانى نیاز دارد و بدین منظور, گاه در بدن سیاستمدار و گاه در بدن طفل یا بزرگ وارد مى شود و هرگاه آن کالبدها از بین رفت, دست شیطان از اذیت آدمها کوتاه شده و دوباره به زندان باستانى اش برمى گردد و در انتظار فرصت دوباره مى ماند. (۱۹) و… از خرافات در مسیحیت غربى است که هم اکنون نیز ادامه دارد. 

همچنین کسانى هستند که در طول سال از انجام محرمات الهى دریغ نورزیده و در کار پایمال نمودن حق مردم هستند, اما در ایام عاشورا و تاسوعا از همه بیش تر به سر و صورت مى زنند. گویا از دین رسیده است که این عزادارى, پالایش از هرگونه آلودگى است. بى خبر از آن که, این باور خرافه اى بیش نیست. چون روشن است دینى که مى گوید در مقام اداى حقوق, باید نخست حق الناس داده شود و آن گه حق اللّه. خدا نخواسته بدون رضایت آنان از حقوق شان بگذرد و عفو کند و این را در اختیار خود مردم گذارده است که از حق خود درگذرند یا نه. پس اسلام, به هیچ روى, این نگاه, تفسیر و برداشت را از تعالیم خود روا نمى داند. و نمى پذیرد.

کسى نماز نخواند, روزه نگیرد, حج نگزارد و… اما بخواهد با به سر و سینه زدن در روز عاشورا و… اینها را جبران کند زیرا کسى که نماز نخوانده و روزه نگرفته و حج نگزارده باید آنها را انجام دهد و با هیچ کار دیگر نمى تواند آنها را جبران کند و… به سینه زدن و سوگوارى کردن براى امام حسین(ع) اشک ریختن, ثواب دارد; اما جبران بى نمازیها و روزه نگرفتها و… را نمى کند. یا براى پاک شدن از گناه باید توبه کرد و آن گناه را تکرار نکرد, نه این که گناه را تکرار کرد به امید آن که با سینه زدن و عزادارى, انسان گناه آلود را بسان روزى که از مادر متولد شده پاک کند!

در اندونزى, هر سال در (بنگکولو) در عزادارى امام حسین(ع) مراسمى با نام شستن انگشتان انجام مى گیرد. در این مراسم از طلا یا برنز و برنج نمادى از پنج انگشت, مانند دست انسان مى سازند و با آب لیمو مى شویند. و باور دارند که این دست داراى عنصر مغناطیسى و نیروى فوق بشرى است (۲۰). سرایدن و خواندن اشعار کفرآلود, داستان پردازیهاى دروغین نسبت به رویدادها و شخصیتهاى دینى و تاریخى و… همه از شمار خرافاتى اند که در دامنه شعائر, مناسک, آداب, مستحبات و مباحات رویش و زایش داشته اند.

امروز بر علماى راستین است که در برابر آن بایستند و چون محقق کرکى که قصه خوانى را در این باب به خاطر همان خرافات تحریم کرد, (۲۱) حکم به حرمت آنها صادر کنند. چون خرافات ویران گرترین دشمن دین است که آن را از درون نابود مى کند. به گفته ولتر:

(خرافات بدترین دشمن عبادت حقیقى خداوند متعال است… . خرافات مانند افعى به دور مذهب پیچیده است, ما باید سر این افعى را بکوبیم بى آنکه صدمه اى به مذهب برسانیم. (۲۲)

به این ترتیب, به این نتیجه مى رسیم که رویش خرافات در ساحتهاى گوناگون دین مربوط به معرفت و فهم نادرست دین, در همان ساحتهاست. و راهکار سالم سازى و زدودن خرافه ها از ساحت دین نیز, همانا برمى گردد به فهم و معرفت روش مند, عقلانى و منطقى دین.

دوم. ایدئولوژى: یکى از ساز و کارهایى که جهت ترسیم موقعیت انسان در جهان مدرن و فرآیند زیستن و سامان مندى پیوندها و پیوستگیها, و نیز تعریف و تصویر هویت آدمیان کاربرد دارد, همانا ایدئولوژیها و مکتبهایى است که از سوى انسانها ساخته و عملیاتى مى شوند. به طورى که گویا از ویژگیهاى آن به شمار مى رود. اندکى درنگ در حجم ایدئولوژیها و مکتبهایى که در ۴۰۰ سال اخیر در حوزه هاى مختلفى زیستى به وجود آمده اند, و مقایسه آنها با ایستارهاى پیش از آن, گواه روشنى بر این واقعیت است.
ایدئولوژیها و مکتبها به گونه هاى زیر ممکن است به تولید و توسعه خرافات کمک کنند:

۱. از ناحیه مدعا و محتوا. ایدئولوژیها و مکتبهایى که ادعاى برترى و بهترى در تمام ساحتهاى زندگى را نسبت به رقبا و یا همگنان دارند, راه و شیوه تکامل و توسعه و پیشرفت را همان مى دانند که خود معرفى و عرضه داشته اند و بازماندگان از این راه و رسم را غریبه, طفیلى و در نهایت بیرون از دائره انسانیت مى خوانند. 

یک گزینه را پایانه انتخاب بشر مى دانند و بس. به طور طبیعى چنین ایدئولوژیهایى, از آن جایى که هیچ گاه لباس واقعى و بیرونى به تن نخواهند کرد و اساس عقلى, تجربى و تاریخى نداشته, ارزشها و روشهاى شان, وعده هاى داده شده را چنانکه ادعا کرده اند, کار را به سامان نخواهند رساند. گذشته از آن که خود این ادعاها افسانه اى بیش نیست, سبب مى شود تا پاره اى از ارزشها و مفاهیم خویش را به صورت شىء مقدس درآورده و ذهنیت سنگواره اجتماعى را نسبت به آنها به وجود بیاورد. مانند پیشرفت, توسعه, برابرى, آزادى, عدالت, امنیت, حقوق و… که از سوى طبقه بورژوا, سرمایه دارى لیبرال, نئولیبرالسم, لیبرال دموکراسى, سوسیالیسم و… چنان حالت و هویتى پیدا کرده اند. و گویا ارزشها و نیازهاى حقیقى آدمیان, جز از سوى آن ایدئولوژیها برآورده نخواهند شد. و در چنین فضا و ذهنیتى, خرافه ها حتى نسبت به باارزش ترین چیزها زایش و رویش مى یابد:

(خرافه هاى مربوط به آزادى و برابرى, صرفاً نتیجه نه, و بلکه تا حدى عامل بى نظمى کلى و عمومى است. زیرا هرکدام به شیوه خود عصیانى علیه سلسله مراتب و ارزشهاست و چون در اصل از دو انگیزه والاى انسان ناشى شده و بعد به راه بد افتاده اند از همین رو بس خطرناک اند.(۲۳) و مهم ترین خطر و یا خطرآفرینى, همانان دو خرافه بس کشنده و ویران گر زیر است که در روانه چنان ذهنیت بر هویت یابى خود را تحمیل و نشان مى دهد.

یک. هرکه همانند مانیست و در سپهر ایدئولوژیکى ما گام برنمى دارد و رفتار, گفتار و کردارش برساخته و برآمده از ایدئولوژى نیست, پس واقعى و حقیقى نیستند و حق زیستن و انتخاب نمودن, تصرف و تملیک, دارا و دانا شدن و… را ندارند. این تصویر مجازى از شیوه زیستن و هویت یابیدن, بدترین خرافه قرن ۲۱ است که نئولیبرالیسم حاکم مبلغ و مجرى آن به شمار مى رود.

دو. اختیارزدایى و تقلیدزایى, نابود کردن خردورزى به وسیله خرد (عقل علیه عقل), خرافه دیگرى است که از آن مى روید.

۲. فهم نادرست. یکى از زوایایى که ایدئولوژى به زایش و رویش خرافات یارى مى رساند, در کنار نادرستى پاره اى از ایدئولوژیها, همانا کج فهمى و فهم ناصحیح از آنهاست. از شمار ایدئولوژیهاى نوین امروزى, مى توان از (فمنیسم) یاد کرد که کج اندیشیهایى درباره آن انجام گرفته است.

زنان در طول تاریخ در ساحتهاى مدنى, کیفرى, سیاسى, اجتماعى, اقتصادى, فرهنگى و… مورد تهاجم تبعیض جنسیتى و گونه هاى ستم و نادیده انگارى حق آنان, قرار گرفته اند. حتى تا نیمه هاى قرن بیستم, زن در قانون مدنى فرانسه حق تصرف و تملک در اموال و داراییهاى خود و نیز انتخاب شغل را به طور مستقل نداشت و همه در اختیار شوهر بود. و پس از ۱۹۶۵ استقلال زن در حقوق و حوزه هاى یاد شده به تصویب نهایى رسیده و جنبه اجرایى و عملیاتى یابید. 

این جفاها, ستمها, حق کشیها و طفیلى و سربار انگارى زنان, زمینه ساز ایدئولوژى و در پى آن جنبش زنان, به نام (فمنیسم) گردید. هرچند این ایدئولوژى صورتها و قراءتهاى گوناگونى برتابیده است, مثل فمنیسم مارکسیستى, لیبرالى, رادیکال, اسلامى و… اما به نظر مى رسد که همه در نقد ایستار گذشته و پیش نویس براى صورت و سیرت آینده زنان مشترک باشند. 

به طور دقیق در همین دو مرحله (نقد گذشته و پیش نویس آینده) پاره اى کج اندیشى و کج فهمى هاى (از) و (در) فمنیسم انجام گرفته است که برآیند و نتیجه آن, همانا یک سرى داده ها و نهاده هاى خرافى بیش نیست. به طور نمونه, فمنیستها رادیکال در مقام نقد گذشته بر این باورند که دانش و معرفت مردانه بوده است. و در فرآیند پیش نویس آتیه پیشنهاد مى کنند که این ایستار باید دگرگون گردد و وارونه شود. یعنى دانش و معرفت و شیوه هاى زیستى زنانه گردد. این پیشنهاد روشن ترین خرافه مدرن است که جهت دستیابى به هویت ویژه به آن پناه برده شده است.

چون هیچ مبناى علمى, عقلى و دینى ندارد و براى آن نمى توان یابید. و از سوى دیگر علتها و سببهاى جامعه شناختى, روان شناختى و معرفت شناختى زایش و رویش خرافات مانند تعصب, انزوا, درونگرایى, کمبود و… در فرآیند یاد شده حضور و اثرگذارى روشن دارند. در متن زیر خرافه پیش گفته بازتاب یافته است:

(یکى از اقسام خرافات رایج و فراوان در فمنیسم رادیکال پذیرفتن این است که بخش بزرگى از علم, همانا راه و شیوه مردانه معرفت است. یعنى علم روش شناخت مردانه است. اشتباه علم این است که در آن عقل برتر از عاطفه و احساس, عینیت گرایى برتر از ذهنیت گرایى, میکانیک گرایى برتر از ارگانیک گرایى نشسته است. و همه چیز براى پیدایى علم و دانش زنانه جدید و دلسوز که همه را وارونه و برعکس مى خواهد, فراهم است. (۲۴)

نتیجه:
با وجود این که علم و تکنولوژى مدرن, مکتبهاى فلسفى و فکرى نوین در زدودن جهل و نادانى, تولید و پیدایى روشهاى مناسب و کارآمد برداشتن بازدارنده ها و مدیریت بحرانهاى گوناگون, درمان بسیارى از نابسامانیهاى اجتماعى, شناخت و استفاده بهینه و بهره ورانه از عوامل و منابع زیستى و حیاتى و… بسى پیشگام و کامیاب بوده است, عوامل, ذهنیت و فرهنگ خرافه پرور را محدود و مهار نموده است; ولیکن هنوز نیز مجارى نفوذ و ساز و کارهاى روان شناختى, جامعه شناختى, مردم شناختى, معرفت شناختى, سیاسى و ایدئولوژیکى در جهان پیشرفته امروزى وجود دارند که به زایش و رویش خرافات یارى مى رسانند. که در این نوشتار, ساز و کارآنها به شرح, تحلیل, روشن گرى و بازگو گردید.

پى نوشتها:
۱. نهج البلاغه, شیخ محمد عبده, ج ۱/۱۹۱, دارالمعرفه ـ بیروت, صبحى صالح, خطبه ۹۹ .
۲. المیزان, علامه طباطبایى, ج ۱/۴۲۲, موسسه نشر اسلامى, قم.
۳. برگرفته از سایت WWW.Infidels.org/library/historical نوشتار آقاى M.Robert Green Ingersoll.
۴. جهان باز, برهانى در تأیید نامعیّنى گرى, کارل ریموند پوپر, ترجمه احمد آرام/۱۳۳, سروش, تهران, ۱۳۷۵.
۵. برگرفته از سایت WWW.Infidels.org/Library/historical.
۶. روان شناسى عمومى, سیروس عظیمى/۵۳۴ ـ ۵۳۸, صفا, تهران, ۱۳۷۲.
۷. B.f.Skinner.science and Behaviour. Neyork: Macmillen ۱۹۵۳.pp۳۵۰-۳۵۱.
۸. فلسفه سیاسى آیزیابرلین, جان گرى, ترجمه خشایار دیهیمى, تهران, طرح نو, ۱۳۷۹.
۹. Wendell Berry modern superstition. washington D.C: ciunterpoint۲۰۰۰.
۱۰ . اسطوره در جهان امروز, جلال ستارى / ۶۱, نشر مرکز, تهران, ۱۳۷۶ .
۱۱ . شگردها, امکانها و محدودیتهاى بحث با بنیادگرایان, شلایشرت هربرت, ترجمه محمدرضا نیکفر/۱۸۰, طرح نو, تهران.
۲۱. برگرفته از سایت: www.corsinet.com-Trivia
To dream of eating honey foretells that you will attain wealth and love. Eatingص makingص selling or serving ice cream suggests that you are feeling Contenment and satisfaction in your life.
Dreaming of a marriage or wedding is the sign of death in the family. If the marriage was between strangers then the death In dream the pertains to anot too close acquaintance or friend.
sight of a busy airport represents the desire for freedom and/or travel. If the airport is empty and desetred your owntravet plans will be will be changed our delayed.
و نیز ر. ک: روان شناسى خرافات, گوستاو جاهودا, ترجمه محمدتقى براهنى/۴۲ ـ ۳۰, نشر نو, تهران, ۱۳۶۳.
۱۳ . تاریخ جامع ادلیان, ناس, جان بى, ترجمه على اصغر حکمت/۲۶, آموزش انقلاب اسلامى, تهران, ۱۳۷۰.
۱۴ . خدا در آمریکا, فوریو کلمبو, ترجمه محمد بقائى (ماکان)/۲۴۲, حکمت, تهران ۱۳۷۱.
۱۵. تاریخ جامع ادیان/۱۳ ـ ۲۶.
۱۶. صحیح مسلم, ج ۶/۲۰, دارالفکر, بیروت.
۱۷. وسائل الشیعه, حر عاملى, ج ۱۱, کتاب الجهاد, باب ۱۳/۳۵ ـ ۴۲, مکتبه الاسلامیه, تهران.
۱۸. خدا در آمریکا/۲۲۶ ـ ۲۲۷.
۱۹. سلطه رسانه هاى صهیونیزم در آمریکا, زهرا سماواتى/۸۸, عروج, تهران ۱۳۸۳.
۲۰ . نشریه ایران ۲۸/۱۲/۱۳۸۳.
۲۱. صفویه از ظهور تا زوال, رسول جعفریان/۱۰۴, کانون اندیشه جوان, تهران.
۲۲. تاریخ فلسفه, ویل دورانت, ترجمه عباس زریاب/۲۱۹, علمى فرهنگى, تهران, ۱۳۷۳.
۲۳. باورهاى کهن و خرافه هاى نوین, لینگز مارتین, ترجمه کامیز گوتن/۶۰, حکمت, تهران.
۲۴. Roger sandall: science and superstition برگرفته از سایت:
www.culturecult.com/antiscience/superstition.
منبع: فصلنامه حوزه - شماره۱۵۱

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ مرداد ۹۴ ، ۱۰:۲۰
کانون بسیج فرهنگیان ناحیه 4 قم

 

مهر-دانش آموزان ایرانی در المپیاد جهانی شیمی با کسب یک نشان طلا ، 2 نقره و یک برنز در بین75 کشوربه مقام پنجم دست یافتند. چین، روسیه، رومانی و آمریکا نیزدر رتبه های اول تا چهارم قرار گرفتند. معاون مرکز پرورش استعدادهای درخشان افزود: المپیاد جهانی شیمی از ۲۹ تیر تا ۷ مرداددر شهر باکو برگزار شد.کسری اثنی عشری نشان طلا، آرمان آی و محسن صابری فر نشان نقره و نهال باقری به نشان برنز دست یافتند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ مرداد ۹۴ ، ۲۳:۵۸
کانون بسیج فرهنگیان ناحیه 4 قم
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۳۰ تیر ۹۴ ، ۱۶:۴۶
کانون بسیج فرهنگیان ناحیه 4 قم

http://drzaker.com/wp-content/uploads/2009/06/taghzyehsalem.jpg


با توجه به اینکه در ماه رمضان فرصت استراحت بیشتری به دستگاه گوارش داده شده است، بنابراین بهتر است در روزهای اول پس از پایان ماه رمضان از خوردن حجم زیاد مواد غذایی خودداری شود.

*** درس اول: منظم غذا بخورید

 دریافت وعده های غذایی در یک ساعت منظم یکی از مهمترین درس هایی است که ماه مبارک رمضان به روزه داران داد انتخاب یک بازه زمانی مشخص برای خوردن وعده های غذایی فواید گوناگونی برای سلامتی افراد دارد.

یکی از مهم ترین این فواید، ذخیره انرژی در طول روز است ،غذا خوردن نامنظم و حذف برخی ازوعده های غذایی باعث می شود بدن در طول روز با کمبود انرژی مواجه شود.

 خوردن به موقع غذا قند خون را در حالت تعادل حفظ می کند و از ضعف های ناشی از گرسنگی پیشگیری می کند البته داشتن یک برنامه غذایی مشخص از ریزه خواری های غیرضروری نیز جلوگیری می کند.

خوردن 3 وعده غذایی یک عادت فرهنگی ایرانیان است، خوردن وعده های غذایی کوچک و منظم شانس جذب کامل مواد مغذی را به سیستم گوارشی می دهد، وقتی چهار یا پنج بار در روز غذاهای کوچک می خورید، در طول روز جریانی یکنواخت از مواد مغذی، قند خون و انرژی را به بدن خود می فرستید.

 علاوه بر سه وعده غذایی، حداقل دو میان وعده سالم حاوی میوه ها و سبزی های تازه دریافت شود، میو ه ها و سبزی های تازه از منابع غذایی آب، ویتامین ها و مواد معدنی هستند که برای حفظ سلامتی بسیار ضروری است.

 بر اساس قانون دوم ترمودینامیک علم فیزیک، انرژی خود به خود به وجود نمی آید و خود به خود نیز از بین نمی رود بلکه از شکلی به شکل دیگری تبدیل می شود. بنابراین زمانی که غذایی بیش از نیاز بدن مصرف شود، بدن راهی جز تبدیل آن به چربی ندارد.

 زمانی که وعده غذایی اصلی (صبحانه) حذف شود یا با تصور کاهش وزن، شام نیز خورده نشود اما در مقابل، ناهار پرحجم و پر کالری مصرف شود بخشی از عضلات مانند عضلات سرشانه ها برای تامین انرژی تحلیل می رود و در مقابل چاقی شکمی به وجود می آید.

*** درس دوم: نوشیدن مایعات به میزان کافی

نوشیدن آب به میزان کافی بسیار ضروری است گفت :در ماه رمضان روزه داران برای جلوگیری از کم آبی، در فاصله افطار تا سحر آب نوشیدند که در غلبه بر تشنگی در طول روز نقش به سزایی دارد. نوشیدن زیاد آب به دفع سموم بدن کمک می کند و حتی موجب بهبود سوخت و ساز چربی ها می شود.

مایعات به کاهش خستگی، تولید ادرار و کاهش دمای بدن کمک می کند. اما چای، مایعات پر نمک (دوغ) و نوشیدنی های کافئین دار منجر به دفع آب بدن می شود و نباید تصور شود که با نوشیدن چای آب بدن تأمین می شود. در عین حال مصرف زیاد پروتئین های حیوانی منجر به دفع قابل توجهی از آب بدن می شود زیرا برای دفع متابولیت های سمی (اوره) که نباید در بدن تجمع یابد، مقدار زیادی آب لازم است.

*** درس سوم: پیروی از الگوهای سالم غذایی سنتی

  یکی از الگوهای سالم ماه رمضان مصرف غذاهای سنتی و خانگی مانند انواع آش ها و سوپ ها است  تداوم این غذاها در سایر روزهای سال با رعایت میزان چربی و مقدار دریافتی می تواند از ابتلا به بیماری های مختلف پیشگیری کند.

 استفاده از رشته از گروه نان و غلات، حبوبات و گاهی آب گوشت از گروه گوشت و جانشین ها، سبزی های تازه و متنوع بسته به منطقه ای که آش در آن طبخ می شود و بالاخره کشک یا ماستی که به آن اضافه می شود، مجموعه کاملی از گروه های غذایی تشکیل می دهد.

اسلامیان توصیه کرد: مصرف خشکبار و دم نوش های گیاهی نیز یکی دیگر از عادات صحیح این ماه است که دارای خواص حفاظتی از دستگاه گوارش، مقابله با پرفشاری خون، خواص ضد باکتریایی و ضد توموری است .

*** درس چهارم: گنجاندن لبنیات در وعده های غذایی

گنجاندن لبنیات در وعده های غذایی را بسیار ضروریست بسیاری از افراد در ماه رمضان، عادت کرده اند با یک لیوان شیر افطار کنند بهتر است پس از پایان یافتن این ماه نیز مصرف شیر را در وعده صبحانه ادامه دهند و از ماست و دوغ خانگی کم نمک نیز در وعده های غذایی ناهار و شام استفاده کنند در واقع مصرف حداقل دو واحد لبنیات کم چرب به صورت روزانه توصیه می شود.

*** درس پنجم: اصلاح عادات رفتاری و غذایی نامناسب

در ماه مبارک رمضان برخی از عادت های زندگی و حتی الگوهای تغذیه ای افراد تغییر می کندبسیاری از افراد در این ماه سیگار کشیدن را کنار می گذارند، کمتر نوشابه می خورند یا مصرف لبنیات را افزایش می دهند که بهتر است این رفتار های مثبت در روزهای پس از پایان ماه مبارک رمضان هم ادامه داشته باشد.

 اصلاح عادات رفتاری و غذایی نامناسب مانند عدم تحرک، حذف وعده های غذایی، دریافت غذاهای پرچرب و پر کالری، عدم دریافت فیبرها (میوه ها و سبزی های تازه)، مصرف غذاهای کنسروی و فرآوری شده، دریافت فست فودها و غیره به منظور دستیابی به وزن سالم و سلامتی الزامی است.

 به منظور جلوگیری از افزایش وزن پس از ماه رمضان، بهتر است از روز عید، ورزش های هوازی را به مدت 30 دقیقه در خانه آغاز کنید.

برخی از افراد به دلیل کاهش تحرک، حدف وعده سحری و افراط در دریافت غذاهای حجیم، شیرین و پرچرب در زمان افطار در طول ماه رمضان افزایش وزن پیدا می کنند که البته استفاده از الگوی غذایی مناسب با افزایش فعالیت بدنی به این افراد توصیه می شود.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ تیر ۹۴ ، ۱۳:۵۲
کانون بسیج فرهنگیان ناحیه 4 قم

تا   توانی    دفع   غم    از  خاطر غمناک کن     

                                                           در جهان گریاندن آسان است اشکی پاک کن

درآمد

شادی، از مهم ترین احساسات و نیازهای بشر به شمار می رود. هر ملتی با توجه به باورهایش به گونه ای ابراز غم و شادی می کند. اسلام نه تنها این احساسات را سرکوب نمی کند، بلکه بر اساس برخی آیه ها و روایت ها آن را امری ضروری می داند و البته برای آنها حد و مرزی قایل شده است تا بدین طریق، کنترل مثبتی شوند. در این مجموعه ابتدا شادی را تعریف می کنیم و سپس به ضرورت و شرایط و معیارهای این بحث در چهار چوب اسلام، همچنین به عوامل و آثار شادی اسلامی می پردازیم.

 

تعریف شادی

شادی؛ در لغت به معنای، خوشحالی، سلامتی و فرح آمده است. آنچه در این نوشتار مورد نظر ماست، همان معنای نخست، یعنی خوشحالی و مسرت است.

 

در تعریف اصطلاحی شادی، شهید مطهری رحمه الله می فرماید:

 

سرور، حالت خوش و لذت بخشی است که از علم و اطلاع بر اینکه یکی از هدف ها و آرزوها انجام یافته است یا انجام خواهد یافت، به انسان دست می دهد.

 

یکی از دانشمندان در این باره می گوید: «شادی، عبارت است از مجموع لذت ت های بدون درد.» نویسنده کتاب «انگیزش و هیجان» نیز در تعریف شادی چنین می نویسد: « شادی احساس مثبتی است که از حس رضایت مندی و پیروزی به دست می آید».

 

به طور کلی می توان گفت: سرور، حالت خاصی از لذت است که این لذت موجب جلای درون از غم و ناراحتی می شود. این امر درونی گاهی نشانه هایی نیز در بیرون از خود دارد؛ مانند خنده یا گریه شوق، از جمله گریه مادری که طفل گم شده خود را می یابد. البته اگر مسائلی همچون مال و ثروت و شهرت، تنها لذت و سروری این چنین را به دنبال داشته باشند، مایه خرسندی است.

 

;شادی آن شادی است که از جان رویدت  ;تا درون از هر ملالی شویدت 

;ور نه آن شادی که از سیم و زر است  ;آتشی دان کاخرش خاکستر است 

 

ادیب

ضرورت شادی

شادی یکی از نیازهای اساسی زندگی و عاملی برای رشد و موفقیت است. نظام هستی به گونه ای است که اسباب شادی را برای انسان فراهم می کند؛ بهار طرب انگیز، آبشارهای زیبا، گل های رنگارنگ، صحنه طلوع خورشید، باران لطیف، پرندگان زیبا و نغمه سرایی آنها و بسیاری دیگر از پدیده های شگفت انگیز جهان، شادی را برای ما به ارمغان می آورند.

 

;حق تو را از بهر شادی آفرید  ;تا ز تو آرامشی گردد پدید 

;پس در آرامش نمایی زندگی  ;وارهی از مشکلات زندگی 

 

حاجی کمال مشک ساز

 

البته دین ما یعنی دین فطرت و طبیعت، پیروان خود را به شادی های مثبت و سازنده دعوت می کند. امام علی علیه السلام می فرماید:

 

این دل ها همانند بدن ها خسته و افسرده می شوند و نیاز به استراحت دارند، در این حال، نکته های زیبا و نشاط انگیز برای آنها انتخاب کنید.

 

امام رضا علیه السلام می فرماید:

 

اوقات خود را به چهار بخش تقسیم کنید: بخشی را برای عبادت، بخشی را برای کار و فعالیت و برای تأمین زندگی، بخشی را برای معاشرت و هم صحبتی با برادران مورد اعتماد و کسانی که شما را به عیب هایتان آگاه سازند و بخشی را به تفریحات و لذایذ خود اختصاص دهید و از مسرت و نشاط ساعت تفریح و شادی، نیرو و توان انجام وظیفه های خود را تأمین کنید.

 

بزرگ مرد تاریخ، امام خمینی رحمه الله اهمیت خاصی به تفریح می داد و به بعضی از فرزندانش سفارش می کرد که تفریح داشته باش و اگر تفریح نداشته باشی، نمی توانی خودت را برای تحصیل آماده کنی و هنگامی که می دید بعضی از فرزندانش در روز تعطیلی مشغول درس خواندن هستند، می فرمود: «به جایی نمی رسی؛ چون باید موقع تفریح، تفریح کنی» و نیز می فرمود: «من در طول زندگی نه یک ساعت تفریح را برای درس گذاشتم و نه یک ساعت درس را برای تفریح».

 

کنترل شادی

سرور و شادی، همانند دیگر حالت های روحی نیاز به کنترل دارد و اگر مهار نشود، به طور حتم زیان هایی را به دنبال خواهد داشت. چه بسیار جوانانی که برای ارضای چنین نیازی خود را به مرداب شهوت رانی و دام اعتیاد می اندازند که اگر این افراد از ابتدا برای شادی و نشاط خود قانون و ضابطه ای تعیین کنند و به حد اعتدال آن قانع شوند، هرگز به چنین انحرافاتی کشیده نمی شوند. اگر اسلام شادی را ضروری می داند، در جای دیگر به مراقبت نفس و محاسبه اعمال دستور می دهد تا هر میلی در جهت مثبت و هدف مند خود به حرکت درآید و بیراهه نرود.

 

آداب و شرایط شادی

گرچه شادی از نیازهای اولیه انسان است، هر شادمانی و نشاطی مطلوب اسلام نیست. بعضی گمان می کنند با ثروت اندوزی از راه حرام، استفاده از موسیقی های مبتذل، شرکت در مجالس گناه و فساد و با تمسخر و غیبت می توانند خوشی و شادی واقعی و بی پایانی را برای خود فراهم کنند، در حالی که هر کدام از این موارد موجب غم و اندوه درونی در دنیا و حسرت و پشیمانی در آخرت است. آنچه اسلام آن را شادی می نامد و ضروری می داند، نشاط و شادمانی ای است که با رعایت آداب و موازین اسلامی و شرعی آن به دست آمده باشد و از آن جمله به این موارد اشاره می کنیم:

 

1. گناه و معصیت نباشد

مجالس شادی باید از هر گونه گناه و معصیت خالی باشند. در بیشتر مجالس عروسی، افراد شرکت کننده برای اینکه رضایت عروس و داماد و خانواده آنها را جلب کنند، به رقاصی و لهو و لعب می پردازند و خود را با این استدلال پوچ قانع می سازند که اگر این کار را نکنم، فردا از من گلایه می شود. امام صادق علیه السلام در جایی می فرماید: «خداوند را به غضب درنیاورید به خاطر رضایت و خشنودی احدی از مردم و نزدیک نشوید به مردم به وسیله دوری از خدا.» به بعضی دیگر از شرکت کننده ها که ناظر این افراد هستند، وقتی گفته می شود: چرا در چنین مجالسی شرکت می کنید؟ می گویند: ما که گناهی انجام نمی دهیم، فقط یک گوشه برای خود نشسته ایم. امام صادق علیه السلام دراین باره فرموده است: « سزاوار نیست برای مؤمن در مجلسی بنشیند که معصیت خدا در آن می شود و او نمی تواند جو مجلس را عوض کند».

 

2. همراه با اذیت و آزار نباشد

یکی دیگر از شرایط شادی این است که با اذیت و آزار دیگران همراه نباشد. در بسیاری از موارد افراد آن چنان غرق تمسخر و غیبت دیگران هستند که آن را از بهترین وسایل سرگرمی و شادی خود می پندارند، در حالی که قرآن کریم می فرماید: «ویل لکل همزة لمزة؛ وای بر هر عیب جوی هرزه زبان.» (همزه:1) امام صادق علیه السلام سخن تکان دهنده ای در نکوهش غیبت دارد: «غیبت، در محو دین، از مرض خوره در شکم انسان سریع تر عمل می کند».

 

و یا افرادی که با صدای موسیقی و آهنگ های مبتذل، خواب را از چشم همسایگان می ربایند و یا با مزاحمت های تلفنی، آسایش را از دیگران سلب می کنند، باید بدانند که با این کارها دل پیامبر را آزرده می سازند، چرا که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می فرماید: «کسی که مؤمنی را آزار دهد، مرا آزار داده است.» هشام ابن سالم هم می گوید: از امام صادق علیه السلام شنیدم که می فرمود، خداوند فرموده است: «آن کس که بنده مؤمن مرا بیازارد، به من اعلان جنگ می دهد.» چه فرد عاقلی حاضر می شود برای چند لحظه شادی کاذب و زود گذر، به خداوند متعال اعلان جنگ کند؟!

 

نکوهش تمسخر و استهز

آنهایی که خود را با تمسخر و استهزای دیگران شاد می کنند، این گونه می پندارند که از افراد مورد تمسخر برترند و با این دید خود را به ریشخند و تمسخر آنان مجاز می دانند. خداوند متعال در قرآن کریم در این مورد می فرماید: «ای مؤمنان! گروهی از شما گروه دیگر را مسخره نکنند، چه بسا که آنها بهتر از ایشان باشند.»(حجرات: 1) و پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله چه زیبا حال این افراد را در قیامت توصیف می کند:

 

کسانی که مردم را مسخره می کنند، در مقابلشان دری از درهای بهشت گشوده می شود و به آنها گفته می شود بشتابید، بشتابید. وقتی آنها با تمام غم و غصه خود را به در می رسانند، در بسته می شود و پیوسته این عمل تکرار می شود تا جایی که وقتی در به روی آنها گشوده می شود و می گویند بشتابید، آنها دیگر از جای خود تکان نمی خورند.

 

3. لهو نباشد

در آیین اسلام، سرگرمی های زیان بار و تمام عوامل بازدارنده از پیشرفت های معنوی، ممنوع است. « موسیقی و غنا»، یکی از سرگرمی های مضر است که آدمی را از توجه به خدا و آخرت بازمی دارد. استعمارگران نیز با تمام قدرت خود می کوشند در قلمرو نفوذ خود، جامعه را به غفلت و بی خبری بکشانند تا دیگر، کسی به فکر مسائل حیاتی و مهم واقعیت های زندگی نباشد. بدین منظور، تلاش می کنند از عواملی که انسان را در هاله ای از غفلت و بی خبری می کشاند، استفاده کنند؛ مانند: مشروبات الکلی، فحشا، قمار، آزادی جنسی، بی بند و باری، رقص، موسیقی و... .

 

شگفت آور است که برخی ناآگاهانه به موسیقی همراه با غنا پناه می برند و آن را غذای روح می پندارند. در بحار الانوار آمده است:

 

یکی از اصحاب امام صادق علیه السلام خدمت آن حضرت رسید و پرسید: من همسایگانی دارم که آنها کنیزان خواننده دارند، می خوانند و می نوازند و گاهی صدای غنا و موسیقی آنها در دست شویی به گوش من می رسد و من نشستن خود را طول می دهم تا نغمه های آنان را بشنوم، آیا مانعی دارد؟

 

حضرت فرمود: دیگر چنین نکن، او گفت: به خدا قسم من در مجلس موسیقی آنان شرکت نمی کنم، بلکه فقط گاهی از خانه خودم به آن گوش می دهم!

 

حضرت فرمود: آیا کلام خدا در قرآن کریم را نشنیده ای که می فرماید: «... إِنَّ السَّمْعَ وَ الْبَصَرَ وَ الْفُوءادَ کُلُّ أُولئِکَ کانَ عَنْهُ مَسْوءُلاً؛ (در پیشگاه خداوند) گوش، چشم و دل ها همه مسئول هستند.» (اسراء: 36) آن مرد گفت: تا به حال این آیه را نشنیده بودم، اکنون متوجه شدم و دیگر چنین کاری انجام نمی دهم. سپس حضرت فرمود: در چه حال بدی بودی، اگر در این حال از دنیا می رفتی.

 

همچنین در فتاوی مراجع تقلید درباره احکام موسیقی آمده است:

 

شنیدن و نواختن موسیقی مطرب، حرام است. استفاده از آهنگ هایی که مناسب مجالس لهو و غناست، حرام است و فرقی بین موسیقی سنتی و نوین و فرح انگیز و غیر آن نیست. در حرمت موسیقی، بین مراسم عروسی و غیر آن فرقی نیست.

 

4. میانه روی در غم و شادی

در زندگی انسان، غم و شادی، هر دو از نیازهای روح هستند و باید هر کدام به مقدار لازم وجود داشته باشد؛ زیرا اگر سراسر زندگی انسان سرشار از شادی و نشاط باشد، منشأ غفلت و دوری از خدا می گردد و اگر تمام زندگی انسان پر از غم و ناراحتی باشد، روح انسان فرسوده می شود و آسیب سختی می بیند. حضرت علی علیه السلام می فرماید: «پارسایان در سختی ها چنانند که گویی در آسایش و راحتی فرود آمده اند، آنها با سختی ها و بلاها همان اندازه انس دارند که با راحتی ها.» این حدیث بیان می کند که مؤمنان، افزون بر اینکه سختی ها را به راحتی تحمل می کنند، انس و الفت آنها به سختی ها به اندازه الفتشان به راحتی ها و خوشی هاست.

 

معیارهای شادی

غم و شادی افراد با توجه به عقاید و باورهای آنها متفاوت است. اصولاً میزان رشد فکری و عظمت و کمال روح هر شخصی را از شادی ها و غم های او می توان دریافت، یکی خوشحالی اش به عفو و گذشت است، دیگری به انتقام. یکی غصه می خورد که چرا مردم خلاف می کنند، دیگری غمش برای این است که چرا او را از خلاف بازمی دارند. بنابر نظام تربیتی اسلام، مطلوبیت هر چیز زمانی است که در مسیر کمال و سعادت انسان باشد. پس شادی وقتی مطلوب است که در مسیر کمال و سعادت فرد باشد. از معیارهای شادی مطلوب موارد زیر است:

 

1. شادی به اطاعت خداوند

مؤمن با به دست آوردن توفیق طاعت خداوند متعال، به شادی و نشاط می رسد؛ چرا که می داند هر خیر و سعادتی در پرتو اطاعت و عبادت خداوند متعال میسر می شود و سرپیچی از او، مخالفت با سلطان سلاطین است که قلمرو فرمانروایی او، گیتی با تمامی گستره آن است و فرار از حساب او غیرممکن و طاعت او موجب نزدیکی و قرب به اوست و قرب به بالاترین قدرت، خود، قدرتی است والا و چون این قدرت، قدرت حقیقی است، سبب شادی حقیقی می شود. این است که امام علی علیه السلام می فرماید: « شادی مؤمن به طاعت پروردگارش است و حزنش بر گناه و عصیان».

 

2. پرهیز از گناه

عامل دیگر شادی مؤمن، پرهیز از گناه است؛ چرا که لذت و خوشی همیشه در «انجام دادن» نیست، بلکه زمانی هم در «پرهیز کردن» است. به عنوان مثال: عمل چشم چرانی اگرچه در ظاهر لذت آور است، لذت آن در مقابل لذت و شیرینی ترکش چیزی به حساب نمی آید، چنان که حضرت رسول صلی الله علیه و آله نقل می کند که خداوند متعال فرمود:

 

نظر حرام، تیری مسموم از تیرهای ابلیس است، هر کس از ترس من دیده از نامحرمان بپوشد، به جای آن ایمانی به او می دهم که لذت آن ایمان را در قلب خود بیابد.

 

;اگر لذت ترک لذت بدانی  ;دگر لذت نفس، لذت نخوانی 

 

سعدی

3. احیای ارزش ها

ملاک دیگر شادی مؤمن، احیای ارزش هاست؛ یعنی انسان مؤمن هرگاه عملی انجام داد که پس از آن ارزشی از ارزش های دین الهی زنده شد، آن گاه با تمام وجود خوشحال و شادمان می شود، به عنوان مثال: هرگاه به عهدی که می بندد وفا کند، یا در راه خدا در برابر مشکلات طاقت فرسا ایستادگی از خود نشان دهد و یا زمانی که از فرط خستگی رمق ایستادن و صبر و تحمل برای انجام کاری را ندارد، با این حال حاضر نمی شود حق دیگری را ضایع سازد، احساس لذت و شادابی ای به او دست می دهد که با هیچ لذت دیگری برابر نیست. امام صادق علیه السلام می فرماید: «شادی، به سه خصلت است: وفاداری، رعایت حقوق دیگران و ایستادگی در گرفتاری ها و مشکلات.»و رفتار حضرت علی علیه السلام ، به عنوان پیشوای مؤمنان نیز ناظر بر این مسئله است؛ در شبی که بنا شد حضرت علی علیه السلام در جای پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله بخوابد تا حضرت از تیغ دشمنان در امان بماند، از رسول خدا صلی الله علیه و آله پرسید: اگر من در بستر شما بخوابم، جان شما به سلامت خواهد بود؟ وقتی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله جواب مثبت داد، حضرت علی علیه السلام لبخندی زد و به شکرانه این توفیق سجده کرد.

 

4. احیای حق و از بین رفتن باطل

مؤمن هرگاه با صحنه ای روبه رو شود که حقی در آنجا زنده می شود و یا باطلی از بین می رود، نشاط درونی به او دست می دهد، همان طور که امام علی علیه السلام می فرماید:

 

اما بعد، انسان گاهی مسرور می شود، به خاطر رسیدن به چیزی که هرگز از دستش نمی رود و گاهی محزون می شود به خاطر از دست دادن چیزی که هرگز به آن نمی رسد، پس باید شادی تو به خاطر احیای حق یا نابودی باطل باشد.

 

اگر کمی در این حدیث بیندیشیم، درمی یابیم که شادی های روزانه ما بیشتر، از همان دسته اول است، در حالی که شادی واقعی شادی به احیای حق است.

 

فواید شادی

شادی فواید بسیاری دارد که به دو نمونه مهم آن اشاره می کنیم:

 

1. نشاط روحی

سرور و شادی موجب انبساط و بهجت روح می شود. مولای متقیان، علی علیه السلام در این زمینه فرموده است: « شادمانی، موجب انبساط روح و مایه وجد و نشاط است».

 

نشاط روح یکی از عوامل موفقیت در هر کاری، از جمله رشد تحصیلی است. کسانی که به علت های گوناگون نشاط خود را از دست می دهند، نمی توانند در تحقیق و تحصیل علم موفق باشند و حتی گاهی از آن دست می کشند. یا داشتن شادی و انگیزه، در مسائل اقتصادی و توسعه و عمران یک کشور نقش آفرین است، به گونه ای که برخی از کشورها برای بالا بردن میزان تولید، روحیه شادی و نشاط را در مدیران و کارگزاران خود تقویت می کنند.

 

2. سلامتی بدن

فایده دیگر شادی، سلامتی بدن است. بسیاری از بیماران با از دست دادن نشاطشان، روحیه خود را در برابر بیماری ها می بازند و فرصت مناسبی به رشد بیماری می دهند، ولی افراد شاداب، با روحیه قوی در برابر بیماری ظاهر می شوند و هرگز اجازه ورود، به آن نمی دهند.

 

یکی از پزشکان معتقد است:

 

شادی نه تنها نقش به سزایی در سلامتی بدن و درمان بیماری های صعب العلاج جسمی و روحی دارد، بلکه می تواند از رشد و گسترش بیماری سرطان در کمون اولیه جلوگیری کند.

 

سلامتی، از ارکان لازم و اساسی پیشرفت و کمال در هر زمینه ای است و از همه مهم تر، زمینه مناسبی برای عبادت خداوند متعال فراهم می آورد و فردی که سلامتی اش را از دست بدهد، فعالیت در راه رسیدن به آرمان های الهی برایش دشوار خواهد بود.

 

عوامل شادی

همه مردم جویای شادی و زندگی خوش هستند، برخی گمان می کنند با مال و ثروت می توانند به نشاط برسند، ولی این گونه موارد نمی توانند شادی جاودانه ای را برای فرد تضمین کنند و پیوسته انسان به دنبال شادی جدید و نو است. برای نزدیک شدن به فرمول شادی پایدار و ورود به شهر شادی، موارد و اصولی راهگشا وجود دارد، همچون:

 

1. داشتن بینش صحیح نسبت به حوادث جهان

انسان می تواند دو گونه برداشت از جهان داشته باشد؛ اول اینکه: جهان محل استراحت است و مشکلی وجود ندارد که در این بینش، ناملایمات و بلاها، در انسان، بسیار تلخ و شکننده خواهد بود. دوم اینکه: انسان بپذیرد که جهان، دار بلا، امتحان و ناخوشی هاست و چیزی پایدار نخواهد بود. افرادی که با بینش اول به جهان می نگرند، اگر در بهترین شرایط زندگی هم باشند، باز زندگی برایشان سخت است؛ زیرا زندگی همیشه بنابر خواسته انسان نیست و با بینش دوم، انسان به راحتی سختی ها را می پذیرد و زندگی و تحمل سختی های آن برایش آسان می شود.

 

;آن یکی در کنج زندان مست و شاد  ;و آن یکی در باغ، ترش و بی مراد 

 

مولوی

حضرت علی علیه السلام می فرماید:

 

روزگار دو روز است، روزی به نفع تو و روزی به ضرر تو، پس اگر به سود تو بود، با بدمستی، کفران نعمت مکن و اگر به ضرر تو بود، غمگین مباش.

 

مرحوم علامه طباطبائی رحمه الله در این زمینه شعر زیبایی دارد که می فرماید:

 

;دوش که غم، پرده ما می درید  ;خار چو اندر دل ما می خلید 

;در بر استاد خرد پیشه ام  ;شکوه نمودم غم و اندیشه ام 

;گفت که در زندگی آرام باش  ;هان گذران است جهان شاد باش 

 

2. ایمان

مهم ترین عامل مسرت، ایمان است. نداشتن نگرانی و اضطراب و رسیدن به اطمینان قلبی، اساس هر نوع شادی است و این فراهم نمی شود، مگر با ایمان به قدرت خداوندی که سرچشمه همه نیکی هاست.

 

اعتقاد به رحمانیت حضرت حق و امکان گفت وگوی مستقیم با او، چراغی از امید و اطمینان در درون فرد مؤمن برمی افروزد. روان شناسان مؤثرترین داروی درمان بیماران را ایمان و دعا و امید می دانند.

 

یکی از دانشمندان می نویسد:

 

امروز جدیدترین علم، یعنی روان شناسی(روان پزشکی)، همان چیزهایی را تعلیم می دهد که پیامبران به مردم می آموختند؛ زیرا آنان دریافته اند که داشتن یک ایمان محکم، نگرانی، تشویش، هیجان و ترس را برطرف می سازد.

 

3. رضایت مندی

یکی از راه های عمده شاد زیستن و رفع غم و اندوه، رضایت و خشنودی به قضا و قدر الهی است که در سخت ترین شرایط به مدد انسان می رسد و تحمل پیشامدهای ناگوار را بر آدمی آسان می کند. مقصود از رضا، ترک اعتراض به مقدرات الهی در ظاهر و باطن، به زبان و عمل است. امام علی علیه السلام فرموده است: « به قضای خداوند خشنود باش تا شاد و راحت زندگی کنی».

 

;یکی درد و یکی درمان پسندد  ;یکی وصل و یکی هجران پسندد 

;من از درمان و درد و وصل و هجران  ;پسندم آنچه را جانان پسندد 

 

بابا طاهر

کسی که روی دادن اتفاقات را تابع اراده حکیمانه خداوند متعال و مستند به تقدیر و قضای الهی می داند، از پیشامدهای ناخوشایند نمی هراسد و در برابر آنها از پروردگار یگانه ناسپاسی نمی کند و به جزع و فزع نمی افتد، بلکه به این اصل توجه می کند که این حوادث، جزئی از نظام حکیمانه جهان است و بنابر مصلحت و حکمت خداوندی رخ داده است و می دهد، ازاین رو با آغوش باز از آنها استقبال می کند و کلمات فاضله ای، همچون صبر و توکل و تسلیم را به دست می آورد.

 

هرگاه روح امید درون کسی دمیده شود، برای همیشه خشنود خواهد بود و به سوی مقصد الهی خویش، استوارتر گام خواهد برداشت و در نتیجه، موفق خواهد شد؛ زیرا با هر مانعی که روبه رو می شود، نومید نمی گردد و با امیدواری، موانع را از پیش پای خود برمی دارد. قرآن کریم نیز همگان را به امیدواری دعوت می کند و می فرماید:

 

(ای پیامبر خدا) بگو ای بندگانی که بر خود ستم کرده اید، هرگز از رحمت خداوند مأیوس نشوید، به درستی که خداوند، تمام گناهان را می آمرزد؛ زیرا او بسیار آمرزنده و مهربان است.(زمر:53)

 

هرگاه انسان به آینده امید داشته باشد، در خود احساس سبک بالی و آسودگی می کند و ملالت، خستگی فکر و شکست، او را آزار نمی دهد.

 

;شادی از این هفت می آید پدید  ;عشق و شور بینی، گذشت، آنگه امید 

;خیرخواهی و رضایت از خدا  ;شکر ایزد روز و شب در هر کجا 

 

حاجی کمال مشک ساز

 

گنجینه :: مهر 1384، شماره 54 

 

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۳ تیر ۹۴ ، ۱۱:۱۳
کانون بسیج فرهنگیان ناحیه 4 قم

منشاء و تعاریف جنگ سایبر و تروریسم سایبر تعداد حملات تروریستی در اواسط دهه 90 شروع به افزایش نمود. از آمار جراید سراسر جهان در خصوص حملات، بدینجا رسیدهایم که هیچ روزی نمیگذرد

مگر اینکه نقطهای از جهان شاهد یک اقدام تروریستی نباشد. شیوه غالب این حملات، استفاده از مواد انفجاری به دوصورت کنترل شده و انتحاری میباشد. یک پرسش کلیدی مطرح است و آن اینکه آیا برنامهریزی و اجرای چنین 0PF حملاتی آسان است؟ در سال 2006 ، بروس اشنایدریک رقابت عجیب ترتیب داد. موضوع این رقابت ارائه یک سناریوی موفق حمله علیه یک بخش مهم از زیرساختهای حیاتی ایالات متحده بود. وی پس از بررسی طرحهای ارسالی به این نتیجه رسید که این کار به حدی که خیلیها فکر میکنند ساده نیست. واقعیت این است که پس از حوادث یازدهم سپتامبر هیچ حمله تروریستی عمده ای در خاک ایالات متحده رخ نداده است علیرغم اینکه گروههای بسیاربسیار زیادی در سراسر جهان نقشه چنین اقداماتی را در سردارند.عدم موفقیت آنها در تحمیل صدمات دیگر به خاطر تدابیر وسیع امنیتی است که پس از وقایع یازدهم سپتامبر اتخاذ گردیده است.

              این مربوط به حمله فیزیکی بود ولی آیا در فضای فناوری اطلاعات امکان بروز حوادثی وجود دارد که عواقب سیاسی، اقتصادی و فرهنگی آن در حد خسارات یازدهم سپتامبر باشد؟مطالعات متعددی که در اوایل دهه 1990 بعمل آمد نشان داد که جامعه آمریکا برای دفاع در برابر چنین تهدیداتی آمادگی کامل ندارد. لذا کاربران سیستمهای اطلاعاتی مانند نهادهای دولتی، تأسیسات نظامی، بانکهای بزرگ و این قبیل شروع به آمادهسازی برای مواجهه با حملات احتمالی در حوزه الکترونیک نمودند. واژه تروریسم انسان را به یاد فردی میاندازد که کیسهای از مواد منفجره را به سمتی پرتاب میکند. ولی در حوزه امنیت فناوری اطلاعات، تروریستها به اشکال مختلف با انگیزههای سیاسی، ضددولتی، ضدتجارت جهانی و یا افراطی وارد عرصه شوند. این فعالان در صورتی که فرصت آنرا بیابند. از این که بتوانند با حمله به سرور ارتباطی یک سامانه، در آن ایجاد تخریب نمایند دریغ نمی کنند. همچنین یک تروریست ممکن است در تلاش باشد تا با نفوذ به  سیستمهای اسکادکنترل زیرساختهای حیاتی ملی (مانند شبکه توزیع آب و    P برق و کنترل ترافیک هوایی و غیره)که توسط منابع فناوری اطلاعات کنترل می شوند را بدست گیرد. در واقع مواردی از این قبیل حملات تاکنون رخ داده است. به عنوان مثال، در سال 2000 ، فردی با نفوذ به سیستم کنترل مدیریت فاضلاب ماروچیشایر در استرالیا، میلیونها بشکه فاضلاب تصفیه نشده را به داخل شهر آزاد نمود. در یک نگرش سیاسی، جنگ سایبر و تروریسم سایبر واقعیاتی هستند که تمدن ما در حال حاضر با آنها مواجهه میباشد. اصطلاح تروریسم سایبر برای اولین بار در سال 1996 با تلفیق واژههای تروریسم و فضای سایبر ایجاد گردید. این اصطلاح مورد توجه و استفاد ه نیروهای مسلح ایالات متحده، واقع شد وتوسعه گستردهای یافت. در سال 1998 گزارشی توسط مرکز مطالعات راهبردی و بین الملل ارائه گردید که عنوان آن "جرم سایبر،تروریسم سایبر،جنگ سایبر، ممانعت از یک شکست الکترونیک "بود. در این گزارش احتمال تأثیرگذاری این نوع حملات بر کشور و پیامدهای حاصله احتمالی و روشهای محدودسازی احتمال وقوع اینگونه اقدامات مورد بحث قرار گرفته بود.

تعریف ما از تروریسم سایبر بدین صورت خواهد بود:

"تروریسم سایبر به معنی حملات از پیش طراحی شده با انگیزه سیاسی توسط گروههای تحت حمایت کشورها یا عاملهای خرابکار یا افراد علیه سیستمهای رایانهای و اطلاعاتی،برنامههای رایانهای و دادهها به نحوی که منجر به آسیب جدی علیه اهداف زیر ساختی گردد."

همسان یا اصطلاح تروریسم سایبر، واژه قدیمیتری به نام جنگ اطلاعات وجود  دارد که بدینسان تعریف میگردد:

" جنگ اطلاعات عبارتست از یک حمله برنامه ریزی شده توسط کشورها یا عوامل آنها علیه سیستمهای رایانهای و اطلاعاتی، برنامه های رایانهای و اطلاعات با هدف تحمیل خسارت به دشمن"

تفاوت عملی بین این دو اصطلاح این است که تروریسم سایبر مربوط به ایجاد ترس در همه است درحالی که جنگ اطلاعات دارای یک هدف تعریف شده در یک جنگ میباشد. همراه با این اصطلاحات، اصطلاح دیگری به نام "جرم سایبر" وجود دارد که پیوسته از سوی نهادهای قضایی مورد استفاده قرار میگیرد. جرم سایبر جرمی است که از طریق استفاده از امکانات فناوری اطلاعات به انجام برسد.

باید خاطر نشان گردد که شکل فیزیکی تروریسم سایبر، جنگ اطلاعات و جرم سایبر اغلب بسیار مشابه به نظر میرسد. فرض کنید که شخصی به طور غیرمجازبه پایگاه داده یک بیمارستان دسترسی پیدا مینماید و اطلاعات فردی از بیماران مبنی بر این که وی به داروی خاصی حساسیت شدید دارد را از اسناد ثبت شده مرتبط با او پاک مینماید. پرستار دارو را تجویز مینماید و بیمار فوت میکند. در اینجا کدام یک از تعاریف فوق مصداق پیدا مینماید؟ پاسخ با توجه به مکانیزم عمل تعیین نمیشود. بلکه به نیت شخص مجرم برای انجام این اقدام برمیگردد. اگر این عمل عمدی و بواسطه تیرگی روابط بین دو فرد انجام شده باشد علاوه بر یک جرم سایبر،یک قتل محسوب میگردد. اگر فرد بعد از این مدعی گردد درصورتی که خواستههای وی تأمین نشود مجدداً دست به اقدام مشابه خواهدزد میتوان واقعه را مربوط به حوزه تروریسم سایبر دانست. اگر این اقدام توسط یک عامل خارجی صورت پذیرفته باشد، در این صورت میتوان این اقدام را مربوط به حوزه جنگ اطلاعات قلمداد نمود. عقیده ما بر این است که مهمترین جنبه در بررسی حملات سایبر که پیامدهای فیزیکی به دنبال دارند، تعیین قصد و نیت اصلی و جنبی حملهکننده میباشد. ارتباط دوسویه بین نبردهای سایبر و نبردهای حقیقی ارتباطات متعدد مهمی بین حملات سایبر و اوضاع حقیقی جاری کشوری و بین المللی وجود دارد. هر مدیر فناوری اطلاعات باید نسبت به موارد ذیل آگاه باشد:

• حملات فیزیکی معمولاً حملات سایبری را در پی خواهند داشت:

بلافاصله پس از سقوط هواپیمای آمریکا در نزدیکی ساحل چین،افرادی از دو کشور مبادرت به انجام حملات سایبری علیه امکانات طرف مقابل نمودند. بطور مشابه، موج افزایش یافتهای از حملات سایبردر طی نبردهای پاکستان هند و اسرائیل-فلسطین و جنگ بالکان (یعنی فروپاشی یوگسلاوی) مشاهده

گردید.

• حملات سایبر متوجه اهدافی است که ارزش رسانهای بالایی داشته باشند:

حملات سایبر به طریقی دنبال میشوند که خسارات حاصله به حداکثر برسد و موج رسانهای گستردهای تولید شود. واحدها و تأسیسات دولتی و نظامی و شرکتهای چندملیتی در لیست اهداف قرار دارند. بالاترین محبوبیت در بین اهداف برای مهاجمین، مربوط به شرکتهای فناوری اطلاعات و صنعت ترابری مانند مایکروسافت،بوئینگ و فورد بوده است.

ازآنجا که هیچ شخصی قادر به پیشگیری از وقایع جهان نیست، باید نسبت به علّت و شیوه حملات تروریستی آگاه بود.

علّت و شیوه ضربه ی مهاجمین و تروریستهای سایبر چیست؟

در ایجاد محافظت علیه حملات سایبر باید نسبت به انگیزهی آنها و مواردی که آنها بر روی آن حساب میکنند،شناخت داشته باشیم. شناخت اولین مرحله در کاهش یا حذف حملات است. محتملترین دلایل عبارتند از:

• عامل ترس:

دلیل مشترک اغلب حملات تروریستی تمایل به ایجاد ترس در افراد و گروهها و جوامع میباشد. شاید بهترین مثال ازاین دست، مربوط به بمبگذاری سال 2002 در کلوپ شبانه بالی در استرالیا باشد. این کلوپ شبانه چیزی نبود جزمحلی برای جذب و تجمع توریستهای خارجی که پس از این واقعه

جمعیت بازدیدکننده از آن به شدت کاهش یافت.

• عامل رسانه ای:

آسیب واقعی یک حمله هرچقدر که باشد، باید یک ماهیت رسانهای داشته باشد.منظور از رسانهای حملاتی هستند که خسارات مستقیم سنگین ایجاد ، نموده یا باعث ایجاد موج منفی زیاد دربین مردم میگردد. در سال  1992  به خاطر حمله انکار خدمات مدتی بسته بود. وب سایت amazon.com

به خاطر متوقف بودن کسب وکار در آن بازه متحمل خسارت  سنگینی شد. اما تأثیر منفی آن بر مشتریان خسارت سنگینتری محسوب میشد.

• عامل آسیب پذیری:

فعالیت سایبر همیشه به خسارت مالی سنگین ختم نمیشود.برخی از روشهای مؤثر برای اثبات آسیبپذیری یک سازمان، ایجاد انکار خدمات در سرور تجاری یا اقدام سادهای مانند تغییر صفحات وب سازمان میباشد. حملات سایبر،ممکن است از طریق فناوریهای مختلفی صورت پذیرد. ولی الگوی حملهای داشته باشد که بتوان آنرا مدلسازی نمود. حتی با وجود استفاده از پیشرفتهترین فناروریها مراحل یک حمله سایبر از یک الگوی یکسان تبعیت میکند که به قرار ذیل میباشد:

مرحله ی اول:

یک حمله تجسس در مورد قربانی مورد نظر میباشد. با مشاهده ی عملیات عادی یک هدف اطلاعات مفیدی را از قبیل سخت افزار و نرم افزار مورد استفاده،ارتباطات منظم و دورهای و شکل مکاتبات آن جمع آوری نمود.

مرحله ی دوم:

یک حمله نفوذ میباشد. تا یک حملهکننده داخل سیستم نباشد، به غیراز تخریب دسترسی یا قطع دسترسی به یک سرویس خاص که توسط هدف ارائه میگردد، قادر به انجام چنین کار نمیباشد.

مرحله ی سوم :

شناسایی و توسعه دسترسی به منابع باارزشتر و طبقه بندی شده تر سیستم هدف میباشد.

مرحله چهارم :

زمانیست که نفوذگر به سیستم هدف آسیب رسانده یا اطلاعاتی از آنرا برمیدارد.

آخرین فاز:

برداشتن هرگونه ردپا یا مدرکی از یک نفوذ موفق، دزدی وفعالیت غیرمجاز با پاک کردن فایلهای ثبت وقایع میباشد. نفوذکننده به دنبال این خواهد بود که تمام پنج مرحله را با موفقیت به پایان برساند. این بستگی به نوع روش حمله بکارگرفته شده، نتیجه مطلوب نهایی و سامانه های دفاعی و مانیتورینگ هدف خواهد داشت.

طبق گزارش سال 2006 پلیس فدرال حملات ویروسی منشاء بزرگترین خسارات مالی هستند. دسترسی غیرمجاز مقام دوم را داشته و خسارات مالی مرتبط با رایانههای همراه و دزدی اطلاعات اختصاصی(مالکیت فکری) جایگاههای سوم و این چهارشاخه بیش از 74 % خسارات مالی را به خود اختصاص U . چهارم را دارند این حملات در حالی اتفاق میافتد که اغلب پاسخدهندگان، مکانیزمها و .U میدهد سیاستهای امنیتی را در طرحهای پیشگیری و پاسخ خود دیده اند. فقط تصور کنید که چه تعداد حملات موفقی صورت پذیرفته که مورد توجه قرار نگرفته اند و گزارش نشدهاند. بطور کلی حملات حال حاضر سایبر ازدید کلان شامل موارد ذیل میباشد:

• حملات ویروسی و کرم که از طریق پست الکترونیک و اسکریپت های کاوشگر وب منتقل میگردد.

• حملات انکار خدمات که برای ممانعت از استفاده از سیستمهای عمومی

توسط کاربران قانونی انجام میشود و روش آن بالا بردن بار پردازش سیستم هدف به حدی است که از پاسخگویی به درخواستها ناتوان گردد.

• تغییر محتوای سایتهای دولتی و تجاری

• ورود غیرمجاز به سیستمها و دزدی اطلاعات محرمانه یا تغییر و تخریب داده ها و یا استفاده نامناسب از یک سیستم برای انجام حملات علیه سیستمهای دیگر.

اهداف این حملات متفاوت میباشد. برخی برای نشان دادن نقاط ضعف سیستمها و برخی برای دزدی اطلاعات به دلایل مختلف میباشد.

اغلب حملات از طریق نقایص و امکانات موجود در خود فضای فناوری اطلاعات هدایت میشود. قسمت ذیل امکاناتی را که ممکن است بعنوان اهداف اولیه حمله کننده ها قرار گیرد ارائه میدهد.

پورتالهای کاربری

پورتالهای کاربری، برنامه های کاربردی هستند که اغلب نیازهای روزمره یک کاربر را در ارتباط با جهان خارج پوشش میدهند. این شامل برنامه هایی از قبیل پست الکترونیک،کاوشگرهای وب، ابزارهای چت، انتقال ویدئو، نرم افزار کنترل راه دور، نرم افزار مبتنی بر شبکه و حوزهای از نرم افزارهای مشابه میباشد. حمله کنندهها از امکانات موجود علیه خود سیستم میزبان بهره گیری می نمایند و یا از

آنها در حمله به سیستم دیگر بهره میگیرند.

گفته میشود که گسترده ترین برنامه مورد استفاده برای ارتباطات امروزی، پست الکترونیک (ایمیل)میباشد. مااز ایمیل برای نوشتن نامه، ارسال فایلهای پیوست از قبیل تصاویر و فایلهای متنی استفاده میکنیم و بسته به تنظیمات برنامه پست الکترونیک کاربر امکان دریافت محتوای وب نیز از طریق ایمیل وجود دارد.

را ساخت love Bug این پورتال کاربری، وقتی که یک دانشجوی فیلیپینی ویروس 3 میلیارد دلار در و منتشر نمود ابزاری برای تحمیل خساراتی به ارزش کل 15 سراسر جهان گردید. این ویروس کوچک به نحوی برنامه نویسی شده بود که از طریق رایانه میزبان که پیغام آلوده به این ویروس را باز میکرد خود را برای تمام افرادی که در لیست آدرس پستی آن قرار داشتند ارسال مینمود. محموله یک ویروس بود، پورتال برنامه ایمیل و هدف بعدی افرادی بودند که با قربانی اول مکاتبه الکترونیک داشتند آسیب ازطریق تکثیر و صدمه به سیستم رایانه میزبان وارد میگردید.

این یکی از کارهایی بود که یک ویروس با این پورتال میتواند انجام دهد. طراحی برخی ویروسها بگونهایست که با ارسال مقادیر انبوه نامه الکترونیک به نحوی که از قدرت پردازش سرور پست الکترونیک یک سازمان خارج باشد خدمات عادی سرور مذکور را دچار اختلال و قطع مینمایند.

درمورد کاوشگرهای وب نیز مطلب به همین صورت است. با وجود بیش از 8 تریلیون صفحه وب در جهان، احتمال آماری این که برخی ازاین صفحات به منظور اختلال،دزدی یا آسیب به یک رایانه متصل طراحی شدهاند را نمیتوان نادیده گرفت. در داخل این کاوشگرهای وب اسکریپتها و ابزارهایی وجود دارد (مانند جاوا اسکریپت،وی بی اسکریپت و غیره) که میتوان از آنها علیه خود سیستم بهره گرفت. همان ابزاری که به یک کاوشگر وب امکان اجرا و پخش یک ویدیو در یک سایت خبری را میدهد قابل بهرهگیری برای اجرای راه دور برخی برنامهها و سابروتینهای آلوده برای به کنترل درآوردن بخشی از رایانه میزبان میباشد. از این ابزارها میتوان برای دستیابی به اطلاعات شخصی یا محرمانه موجود بر روی رایانه میزبان استفاده نمود.

اتاقهای گفتگوی آنلاین، نرم افزارهای کنترل از را دور و برنامه های کاربردی تحت وب همگی از امکاناتی هستند که در صورت دقت نکردن در مورد استفاده از آنها ممکن است به عنوان ابزارهایی در دست مهاجمین سایبر قرار گیرند.  نیز از جمله مواردی هستند که در نصب آنها حداکثر دقت باید صورت پذیرد. حمله کنندگان با استفاده از مکانیزمها و ابزار فوق اقدام به تزریق کدهای آلوده ای به رایانه میزبان مینمایند که بصورت فایلهای اجرایی مخفی نیازهای برنامه ریزی شده آنها را چه در قالب جمعآوری اطلاعات و چه برقراری امکان کنترل رایانه قربانی یا وارد آوردن صدمه به آن، تأمین مینمایند.

این بسته های آلوده شامل ویروسها، کرمها، تروجان ها و اسکریپت های اجرایی میباشند که هرکدام از اینها به همراه مکانیزم آنها در قالب فصول مربوطه در این کتاب توصیف خواهند شد.

مکانیزمهای مذکور، روشهای نفوذ خارجی مستقیم به سیستمها و روشهای علمی و عملی پیشرفته مقابله با آنها، همگی مطالبی هستند که درفصول مختلف این کتاب توصیف شده و مراجع معتبر و مناسبی برای حصول اطلاعات در این حوزه ها ارائه میگردد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ تیر ۹۴ ، ۱۱:۵۱
کانون بسیج فرهنگیان ناحیه 4 قم

چکیده

امروزه به ویژه با توجه به تحول های جهان اسلام،همگرایی جوامع مسلمان به مثابه ضرورتی تعیین کننده در عرصه بین المللی احساس می شود؛ این در حالی است که قدرت نرم به مثابه چهره ای جدید از اِعمال قدرت در سطح بین المللی مطرح می شود که با تأکید بر بنیان های ناملموس قدرت، بیانگر لزوم به -کارگیری شیوه هایی مقبول و درعین حال، مشروعتر در جهت حصول به اهداف در حوزه سیاست خارجی است و کار ویژه اصلی آن شکل دهی ترجیح های دیگران بوده، دارای منابعی مانند دین وفرهنگ، ارزش های سیاسی و سیاست خارجی است . در فضای دوران پس از پیروزی انقلاب اسلامی،ایران می تواند با درنظرگرفتن اهداف ارزشی خودبا توجه به نقش و جایگاه استراتژیک عراق در جهان اسلام و وجود اشتراک های عدیده اش، نفوذ قدرت نرم خود را در این کشور گسترش دهد. نگارنده براین باور است که به کارگیری و مدیریت صحیح قدرت نرم درعراق دستاوردهای مثبت و پایدار را برای تحقق ارزش های اسلامی دوکشوردربرخواهدداشت و به بهترین، مشروع ترین و درعین حال، پایدارترین شکل ممکن، تأمین کننده اهداف مورد نظر خواهدبود؛ در این ارتباط، مسئله این پژوهش،که با استفادهاز روش توصیفی-تحلیلی انجام می شود منابع قدرت نرم ایران در عراق نوین را بررسی وشناسایی می کند. که می تواند زمینه ای برای تحقق ارزشهای متعالی انقلاب در جهان اسلام باشد.

واژگان کلیدی: جمهوری اسلامی ایران، عراق نوین، قدرت نرم، ارزشهای انقلاب اسلامی


                                برای دریافت مقاله کلیک کنید:



۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۷ تیر ۹۴ ، ۱۲:۴۹
کانون بسیج فرهنگیان ناحیه 4 قم


کد کج شدن تصاوير