کانون بسیج فرهنگیان ناحیه 4 قم

کانون بسیج فرهنگیان ناحیه 4 قم
آخرین نظرات
  • ۲ مرداد ۹۴، ۱۹:۰۶ - محمد مهدی تهرانی
    خدا قوت

علی ملاقلی پور

فیلم ساز مورد علاقه من مصطفی عقاد است. آرزویم این بود که من فیلم «محمد رسول الله( ص)» یا همان «الرساله» را می ساختم. من سکانس پایانی آن فیلم که بدون اسلحه مکه را می گیرند را خیلی دوست دارم. به نظرم خیلی زیباست.

خبرگزاری تسنیم: علی ملاقلی‌پور از آرزویش برای ساخت فیلم «الرساله» مصطفی عقاد یا همان «محمد رسول الله (ص) سخن میگوید. کارگردان «قندون جهیزیه» نگاهش به قهرمان در سینما متفاوت است و می‌گوید: قهرمان ما قرار نیست آرمانش همانی باشد که فکر می کند. من اگر محمد رسول الله می ساختم؛ در این حالت قهرمان من آرمانش حقیقت داشت و به نظرم قهرمان همین است و قهرمان دیگری هم نداریم. هر کسی هم می خواهد قهرمان بازی در بیاورد؛ باید پا جای پای او بگذارد.

بخش اول گفت‌وگوی علی ملاقلی‌پور با تسنیم را از اینجا بخوانید‌ و ادامه این مصاحبه را در ذیل می‌خوانید.

تسنیم: این مشکل در نتیجه‌گیری «قندون جهیزیه» وجود دارد که ضربه ای محکم به تفکری که عطا برای مخاطب شکل داده، وارد می‌کند. حالا تکلیف سینمای اجتماعی و نقد بر ساختارهای اقتصادی در سینما چه می شود؟ فیلم‌های اجتماعی بالاخره قرار است یک گزارشی از مسائل اجتماعی بدهند و تبعا از آن جایگاهی که نشسته اند. اینجا چه باید کرد؟

ملاقلی پور: ابتدا بر می‌گردیم به اینکه اجتماع را چه کسی و چگونه تعریف می کند. از نظر بنده اجتماع از شخص و بعد از آن در خانواده شروع می شود. بحثمان در «قندون جهیزیه» هم از شخص و بعد خانواده شروع می‌شود و بعد همسایه‌ها و جامعه و آپارتمان و محل کار در فیلم نشان می دهد.

فیلم می‌گوید که شرایط اقتصادی بد است؛ مشکل مسکن وجود دارد؛ مشکل اجاره نشینی به شدت وجود دارد و اتفاقا راهکار هم می دهد. یکی از راهکارهایی که خیلی ها به سمتش نمی‌روند این است که صاحبخانه کوتاه بیاید و مستاجر هم با صاحبخانه همدل شود تا این مملکت مقداری ساخته شود.حرف من این است که یکی از مهمترین مسائلمان امسال و شعارمان همدلی و همزبانی است. همدلی غیر از این نیست که کارگر و کارخانه دار، فقیر و پولدار، رییس و کارمند با هم بسازند.

تسنیم: ما در ساختارهای اقتصادی دچار نقص هستیم و به این قضیه هم نقد وارد هست ممکن است افراد در این ساختار اشتباه به یک جایی رسیده باشند که لیاقتش را نداشتند. این موضوع را چطور به فیلم وارد کنیم که از اتهامی که شما وارد می‌کنید و می‌گویید نگاه مارکسیستی وجود دارد در امان باشد؟

ملاقلی پور: هر سال می بینیم که دزدی، غارتگری بیت المال، دست اندازی و مال اندوزی و زمین خواری داریم. پس می بینید که این جور فیلمهایی که گفتم بر روی آدمها تاثیری نداشته است. اما یک نمونه تاریخی داریم که پیغمبر توانست در جامعه اش کاری کند که موقع نماز همه مغازه ها تعطیل است و هیچ کسی دست اندازی به مال دیگری نمی‌کند. این یعنی جامعه ای که در آن برادری وجود دارد. جامعه به سمت برابری نرفته است. در جامعه ای که برادری وجود دارد؛ همسایه ای گرسنه نمی ماند. با اینکه ممکن است از نظر طبقاتی در یک سطح نباشند. از اینکه در کنار هم هستند؛ احساس رضایت می کنند؛ چون هر دو به فکر هم هستند.

نقد اجتماع از خود شروع می شود؛ نه از بیرون

اما در تعاریف ما رضایت گم شده است. پس این فیلم اجتماعی است. چون نقد اجتماع از خود شروع می شود؛ نه از بیرون. کسی که از بیرون شروع کند در همان بیرون می ماند و خودش را بر حق می داند. روی آدمی هم که قرار است دزدی کند تاثیر نمی گذارد.

ما الان همه‌اش به فکر دزد های الان هستیم؛ کسی فکر نمی کند که با این طرز فکر ده سال بعد هم باز در همین نقطه نشسته ایم و باز می گوییم که چرا دزدی می شود. باید اول از خودمان شروع کنیم و بعد بتوانیم روی جامعه تاثیر بگذاریم و ده سال بعد می بینیم که چقدر دزدی ها کم می شود. نمی گویم دزدی ای صورت نمی گیرد؛ ولی آمار پایین می آید و کم می شود. پس درست ترین نقد اجتماعی از نظر من از خود شخص شروع می‌شود.

از یک چیزی مطمئنم که فکر من، فکر نویی است

من اگر طرز تفکرم مانند قبلی‌ها باشد؛ چه جوانی هستم. جوان به معنای نو، می‌شود آدمی که انرژی دارد و نو است ومطمئنا هنوز تجربه ندارم و بعدها فیلم های پخته تری خواهم ساخت. ولی از یک چیزی مطمئنم که فکر من، فکر نویی است. تمام تلاش این است که زود به زود فیلم نسازم. خودم تلاشم این بود که آقازاده سینمایی نباشم و با پدرم کار نکنم و با دیگران کار کنم. پس باید زحمت بکشم و آخرش هم در بخش خصوصی فیلمم را می سازم و شرایط اکران و بیلبوردها را ندارم و شرایط عجیب و غریبی برای هر فیلم من حاکم نیست. رانتی هم ندارم و آخر هم می بینم که مرکز گسترش به من پول نمی دهد؛ البته ناراحت هم نیستم.

تسنیم: در فیلم اشاراتی به برخی مشکلات فرهنگی شده است مثل همان مشکل جنسی برادر عطا. خیلی ها می گویند که ریشه مشکلات فرهنگی ما در همان بحث اقتصادی است. و بیشتر هم روی این حدیث نبوی اشاره می کنند که ایمان از همان دری خارج می شود که  فقر وارد می شود. در فیلمهای معمول سینمای ایران هم این اشاره وجود دارد که ریشه مشکلات فرهنگی در مشکلات اقتصادی است.

ملاقلی پور: نه. اصلا ماجرا این است که طرف حتی اگر شرایط اقتصادی اش هم خوب باشد؛ می بیند که برادرش مشکل جنسی دارد و می خواهد زن بگیرد و نمی تواند و من سعی کردم که راهکار بدهم و راهکارش هم همدلی است. حتی زن برادرش می رود و دختری را پیدا می کند که دختر ساده و خوبی است و سعی می کند که به زعم خودش بتواند این دو تا را به هم وصل کند. راهکاری که «قندون جهیزیه» می‌دهد، همدلی است.در خانواده هم علاوه برهمدلی، راهکار وجود دارد. برادرش می‌گوید که این را به مشاوره بفرستیم. اصل ماجرا بر این است که اقتصادی نیست و مهمتر از آن احادیث و قرآن است؛ اگر جایی دیدید قران ندارد به سمت احادیث بروید.


کسی که از حدیث اسلام بیاورد گرفتار می شود. باید حواسمان به ترتیب باشد. بحث اصلی اسلام فهم و حقیقت جویی و فرهنگ است. امام خمینی فرمودند که انقلاب ما انقلاب فرهنگی بود. حمایت ما از مستضعف بحث اقتصادی اسلام است ولی حمایت از مستضعف هیچ وقت در شما احساس تضاد ایجاد نمی کند با پولدارها. بلکه با مستکبرین مشکل دارد و کلمه مستکبر با پولدار خیلی فرق می کند. مستکبر پولدار است ولی هر پولداری مستکبر نیست.

«قندون جهیزیه» اصلا اقتصادی شروع می شود. از لحظه اول تلفن زنگ می خورد و می گوید که 700 هزار تومان روی پول کرایه خانه بگذار و پایان فیلم هم فرهنگی تمام می شود و راهکار و هدف من همین است. انتهای فیلم تماشاچی حالت سکوت آن آدم را می فهمد.

تسنیم: شما فرزند فیلمسازی هستید که در کشور ما خیلی نام آشنا بودند.فکر می کنم کسانیکه اهل سینما هستند حداقل یکی دوتا فیلم از پدر شما دیده اند و شما برای اینکه از زیر سایه پدرتان بیرون بیایید و نشان دهید که دیدگاه مستقل سینمایی دارید و رویکرد جدایی دارید؛ قطعا کار ساده ای در پیش نخواهید داشت. شما خودتان را در دید سینمایی متاثر از چه کسی می دانید؟

آرزویم این بود که من فیلم «محمد رسول الله( ص)» را می ساختم

ملاقلی پور: فیلم ساز مورد علاقه من مصطفی عقاد است. آرزویم این بود که من فیلم «محمد رسول الله( ص)» یا همان «الرساله» را می ساختم. من سکانس پایانی آن فیلم که بدون اسلحه مکه را می گیرند را خیلی دوست دارم. به نظرم خیلی زیباست. در داخل کشور علی حاتمی را دوست دارم. خیلی فیلمهایش خلوص دارد. خیلی به خانواده توجه می کند و فرهنگ ایرانی اسلامی در فیلم هایش وجود دارد.

تسنیم: شما پس کلا دیدتان همیشه  یک بخشش به درون مایه فیلم‌ها است یعنی خیلی سینمای صرف هنری را در نظر نمی گیرید.

ملاقلی پور: اصلا هنر همین است. هنر دمیدن روح تعهد در کالبد انسان است یعنی چه؟ خب به لحاط فرم خیلی از کارکرداهای دیگر را هم قبول دارم؛ ولی این دو شاخص ترین‌هایشان هستند که واقعا دوستشان دارم.

سوال: از حرفهای شما آنچه بر‌می‌اید این است که تاکید شما بیشتر روی محتواست و این ان‌قُلت وجود دارد که سینما برای شما در حد یک ابزار است.

ملاقلی پور: ببینید ابزار نیست. بلکه یک هنر است. ابزاری که خودش خیلی جذاب است. سینما خیلی فراتر از یک وسیله است؛ اگر صرفا بخواهد وسیله باشد؛ می آیید یک فیلم شعاری می سازید.سینما یک سری چیزها دارد که خاص خودش است.مثل اینکه شما حتما اگر باید قصه بگویید؛ مفهوم نباید عیان باشد. اگر عیان باشد تماشاچی پس می زند.

چه این را آمریکایی با طرز تفکر خودش چه ایرانی و چه ژاپنی بگوید؛ فرقی نمی کند. تماشاچی فیلم را می بیند و کلا فکر می کند که دارند یک کتاب برایش می خوانند. نگاه نمی کند؛ ولی قهرمان قصه می خواهد دنبالش کند و با او تا ته قصه برود و جذبش کند و هر وقت فیلمی توانست بین تماشاچی و پرده سینما یک طناب نامرئی بیندازد و او را میخکوب کند؛ آنجا سینما اتفاق افتاده است.خود سینما یک چیزهایی دارد که ما نمی توانیم صرفا مفهوم بگوییم.در قالب قصه مفهومت را می توانید در لفافه در ناخوداگاه تماشاچی بنشانید.


تسنیم: بحث آرمان خواهی در سینمای ایران و قهرمان قصه‌ای که با آرمان خواهی اش قهرمان شده است. در این شکل روایت قهرمان قصه «قندون جهیزیه» کیست و چه آرمانی را می‌خواهد؟

ملاقلی پور: هیچکس. این آرمان شکل می گیرد. ما انتهای فیلم حقیقت جو می شویم. این فرامتنی می شود. قرار نیست قهرمان فیلم من مثل قهرمان فیلم های هالیوودی آنچیزی که اول می‌گوید؛ عینا به انتهایش برسد. قرار است که فیلم من در نهایت از فیلم تبدیل به جمع شود؛ یعنی این درون جامعه بیاید.

قهرمان پیامبر (ص) است و قهرمان دیگری هم نداریم

سینما یک اثر جمعی است. چرا آدمها به سینما می روند؟ برای اینکه محک می زنند که همه دارند به یک موضوع می خندند، گریه می کنند، حرص می خورند و یا سکوت می کنند و یک احساس جمعی اتفاق می افتد. قهرمان ما قرار نیست آرمانش همانی که فکر می کند؛ باشد. من اگر محمد رسول الله می ساختم؛ در این حالت قهرمان من آرمانش حقیقت داشت و به نظرم قهرمان همین است و قهرمان دیگری هم نداریم. هر کسی هم می خواهد قهرمان بازی در بیاورد؛ باید پا جای پای او بگذارد.

اکثر قهرمانانی که در ایران هستند؛ جا پای چه‌گوارا گذاشتند؛ یعنی پیغمبر ما گم شده است. قهرمان از نظر من پیامبر بود توانست و رفت و مدینه فاضله ایجاد کرد. البته دوست ندارم اینها را شعاری بگویم؛ چون مردم ما دوست دارند قصه ببینند. یعنی مصطفی عقاد قصه می گوید و شما میخکوب می شوید و انتهای کار می بینید؛  بله! «محمد (ص)» رسول الله بود و چقدر درست و چه برهه خوبی از زمان پیامبر را انتخاب کرده است.

یک چیزی در سینما داریم که هر چیزی تبدیل به سینما نمی شود. سینما یعنی چیزی که کشش و جذابیت داشته باشد. مثلا از شعب ابوطالب سریع رد می شود و آن را به صورت نریشن نشان می دهد و یک مقداری شرح می دهد. این هوشمندی عقاد است که می داند شعب ابی طالب محل ماندن نیست. جنگ احد چرا و یا جنگ بدر را می بینیم روی سکانس میخکوب می شویم یا جایی که حمزه از پیامبر حمایت می کند. بلد است که چطور حمزه را معرفی کند. تکنیکش را هم بلد است. لنز تله می گذارد و از یک جایی فیلم می‌گیرد که به او ابهت می دهد و حرکت آهسته می آید.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۴/۰۶/۱۲
کانون بسیج فرهنگیان ناحیه 4 قم

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی


کد کج شدن تصاوير