کانون بسیج فرهنگیان ناحیه 4 قم

کانون بسیج فرهنگیان ناحیه 4 قم
آخرین نظرات
  • ۲ مرداد ۹۴، ۱۹:۰۶ - محمد مهدی تهرانی
    خدا قوت

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «فتنه88» ثبت شده است

پس از رحلت بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران در سال 1368، دشمنان داخلی و خارجی در پیوندی بی‌سابقه،  با به راه انداختن جنگ نرمی گسترده با هدف تغییر محیط سیاسی - فرهنگی کشورمان، تلاش کردند با تهی کردن ساختار سیاسی نظام از صفات انقلابی و ارزشی به فروپاشی جمهوری اسلامی ایران دست یابند.
این پروژه با حضور برخی از چهره‌‌های بارز ضدانقلاب خارجی در درون کشور و همراهی نهضت آزادی و براندازان داخلی از سال 1368 کلید خورد و در سال 1375 به دوران بلوغ خود پای گذارد.
مجریان پروژه با ایجاد اختلاف و تشتت در بین نیروهای خودی، جذب عناصر دنیاطلب و کم‌بصیرت و با اشغال اکثر جایگاه‌های رکن چهارم دموکراسی (رسانه‌ها و نهادهای مدنی)، از سال 1375 به سراغ سناریوی طراحی شده از سوی ضد انقلاب خارجی و سازمان سیا رفتند تا با بهره‌گیری از انتخابات ریاست جمهوری در سال 1376، راه را برای اجرای طرح بازسازی شده شوروی سابق در ایران هموار سازند.
در آن روز شاید خیلی‌ها باور نمی‌کردند که دشمن درحال طراحی‌‌ای حساب‌شده است تا بتواند در سال‌های آینده، فتنه‌ای را شکل بدهد که هدف آن سقوط جمهوری اسلامی ایران باشد.
دیده‌بان حکیم و رهبر فرزانه انقلاب اسلامی؛‌ حضرت امام خامنه‌ای در فروردین 1376 پرده را کنار زدند و با هشدار جدی به ملت ایران فرمودند: «دشمن را بشناسید، ادامه صفوف دشمن را در داخل کشور بشناسید، روش‌های دشمنی را بشناسید... ادامه حضور استکبار را بشناسید.»
معظم‌له در ادامه افزودند: «ای بسا کسانی باشند که با طرح شعارهای فریبنده، همان کاری را بکنند که استکبار می‌خواهد، باید شما «کاملا» هوشیار باشید.» 
چه کسی باور می‌کرد که در این طراحی، سناریوی گذر از رئیس‌جمهور اسبق برای رسیدن به هدف، به نگارش درآید. در یک مقطع عوامل نهضت آزادی برای بهره‌برداری از وجهه سیاسی رئیس‌جمهور اسبق تلاش گسترده‌ای را آغاز کردند و در مرحله تکوین، گام عبور از رئیس‌جمهور اسبق را برداشتند.
گیل لاپیدوس - استاد دانشگاه برکلی و متخصص در امور شوروی سابق - در آن روزها، ‌با بیان جنبه‌های تئوریک تاکتیک گذر از رئیس‌جمهور اسبق به منظور پیشبرد اصلاحات آمریکایی گفت: «حال برای پیشبرد اصلاحات در ایران بایستی خاتمی را کنار گذاشت.»(1)
در داخل نیز احمد زیدآبادی در محل انجمن صنفی روزنامه‌نگاران گفت: «خاتمی باید کنار برود!» وی تصریح کرد: «آقای خاتمی! اگر نمی‌توانید از ما حمایت کنید که ظاهرا هم نمی‌توانید، بهتر است کنار بروید.»(2)
احمد زیدآبادی هدف از این سناریو و آخر خط را چنین ترسیم کرد: «اگر اصلاح‌طلبان پیروز شوند، می‌توانند حکومت جدیدی تشکیل دهند.»
البته همه همراهان با گیل لاپیدوس و با امثال زیدآبادی، و همه مجریان استحاله از درون و تصمیم‌گیرندگان عبور از خاتمی، در پهنه شفافیت حرکت نمی‌کردند.
‌ نفاق جدید
امام خامنه‌ای در 1377/7/26 در جمع پاسداران و بسیجیان لشکر سیدالشهدا، با تبیین چهره نفاق جدید فرمودند: «هر کس با دشمن همراهی کند،‌مورد سوءظن قرار می‌گیرد. هر کس برای دشمن و در جهت او کار می‌کند،  مورد سوءظن است. هر کس از کار او، دشمن استفاده کند، مورد سوءظن است. هر کس برای دشمن استدلال درست ‌کند،‌مورد سوءظن است.»
معظم‌له در همان سخنرانی فرمودند: «چیزی که توانست در صدر اسلام، کوشش مجاهدین و مومنین را در نهایت معطل بگذارد، نیروها و لشگریان قداره‌کش نبودند، بلکه حیله و مکر و خدعه‌های دشمنان نقاب‌دار منافق بود.»
دشمن سال‌ها برای شکل‌دهی به نفاق جدید کار کرده بود و شاید به این باور رسیده بود که عصر عبور از رئیس‌جمهور اسبق فرا رسیده است تا منافقان جدیدی که در لباس حمایت از رئیس‌جمهور اسبق در بدنه دولت نفوذ کرده‌اند، راه حاکمیت جدیدی را باز کنند.
نتانیاهو - نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی - با همین امید و با آگاهی به سناریوی نوشته شده غربی‌ها و ضدانقلاب خارجی می‌گوید: «باید در ایران کاری کرد که همان اتفاقی که در روسیه (شوروی سابق) صورت گرفت، پیش آید و آن هم انفجار از درون است.»(3)
 فتنه 18 تیر
بیان نتانیاهو در فروردین 1378، آن هم قبل از فتنه 18 تیر ماه همان سال، نشان از استارت حرکتی جدید در آستانه انتخابات مجلس در سال 78 دارد که بناست با فتنه کوی دانشگاه وارد مرحله‌ای بشوند که نتیجه دلخواه آمریکا و حامیانش از فتنه و انتخابات به دست آید.
اولین فاز پروژه عبور از خاتمی با آشوب سازماندهی شده کوی دانشگاه کلید می‌خورد و با ایجاد بی‌تعادلی روانی در جامعه و جابه‌جایی افکار عمومی، روند تکوین اعتراض وآشوب سیاسی و اجتماعی را به جلو پرتاب می‌کند.
فاز دوم این پروژه، پس از ترور سعید حجاریان و انتخابات مجلس ششم به وقوع می‌پیوندد. زمینه را برای گام بعدی آماده می‌بینند و در کنفرانس برلین در سال 1379 بر شیوه اصلاح‌طلبی خاتمی می‌شورند و برای عبور فوری از مجموعه انقلاب و نظام، زمامداری خاتمی را استبدادی می‌شمرند و با اهانت به امام خمینی(ره) به حرکت تعریف شده به سمت براندازی نظام، سرعت می‌بخشند.
گرچه انتخابات برای بهره‌گیری دشمن از فرصت، زمینه مناسبی است، اما هدف دشمن، همراهی با هر فرد و افراد تا پایان راه نیست. هر فرد و جریانی می‌تواند زمان مصرف داشته باشد. گاهی نیاز به رئیس‌جمهور اسبق دارند و گاه باید از او عبور کنند.
چه بسا در یک مقطع نیز مخالفی را با خود همراه نمایند و او امروز مهره جدیدی در سناریوی پیش رو باشد.
حاکمیت دوگانه
سعید حجاریان از پروژه‌ای دیگر در آستانه انتخابات 1380 سخن می‌گوید. سخن از حاکمیت دوگانه و مذاکره با رقبا برای رسیدن به وفاقی که شاید در یک وحدت جمعی، سناریو اجرایی گردد.
وی می‌گوید: «از دوم خرداد وارد مرحله جدیدی شدیم، یعنی مرحله حاکمیت دوگانه... در دوران بعد از انقلاب، ما این حاکمیت دوگانه را نداشتیم، روسای دولت در طول حاکمیت رفتار می‌کردند.»
حجاریان می‌افزاید: «مشروعیت دوگانه لازم نیست که با جنگ و انقلاب داخلی حل شود. حرف ما در مرحله کنونی همین است. استراتژی ما در 18 خرداد [80] باید ناظر بر این نکته باشد. استراتژی ما این است که کاروان دوم خرداد به جلالت برسد، به مرحله‌ای که رقبا بیایند پای میز مذاکره تا وفاق صورت گیرد. (4)
حجاریان؛ اما با همفکری جریان نفاق جدید به دنبال پروژه دیگری از طرح براندازی است. طرحی که «کنت تیمرمن» برای سازمان سیا تعریف می‌کند و می‌گوید: «طرح جامع استراتژیک درباره ایران تلاش خواهد کرد بین مردم ایران و رژیم فاصله ایجاد کند و طرفداران دمکراسی را تشویق خواهد کرد که متشکل شوند و با ایجاد یک اپوزیسیون موثر که قابلیت استفاده از اهرم‌های مبارزه سیاسی را داشته باشد، ایران را دگرگون کنند.» (5)
طرح حاکمیت دوگانه در حقیقت شکستن اقتدار حاکمیت ولایت فقیه بود تا طیفی را در مقابل نظام ولایی قرار دهند و با ایجاد یک اپوزیسیون، حاکمیتی یلتسینی را شکل بدهند و آمریکا را به هدف برسانند.
بر کسی پوشیده نیست که طرح حاکمیت دوگانه، طرحی آمریکایی برای براندازی نرم جمهوری اسلامی ایران است. استکبار جهانی با انواع و اقسام طرح‌ها و بهره‌گیری از تجربه‌های خود در جهان و ایران، در هر انتخاباتی تلاش کرده تا راهی برای به بن‌بست کشاندن نظام الهی و ولایی ایران بیابد. گرچه با مدیریت هوشمندانه و رهبریت حکیمانه امام خامنه‌ای، همه طرح‌های دشمن راهی به پهنه پیروزی نیافتند؛ لیکن دشمن همچنان در عرصه براندازی به دنبال چاره‌ای برای حل شکست و معضلات خود است.
 انقلاب مخملی
اگر بخواهیم طرح‌های دشمن در انتخابات‌های 82 و 84 و 86 و 88 و 90 و 92 را بررسی کنیم، خروارها کاغذ نیاز داریم. در برخی از این طراحی‌ها، دشمن صدماتی را به نظام و افراد زده است. افرادی را با خود همراه نموده و امروز با بهره‌گیری از قدرت آنان به دنبال اجرای بعضی از سناریوهاست. سناریوهای نوشته و نانوشته‌ای که هرگز قدرت براندازی جمهوری اسلامی را نداشته و ندارند.
ما در ادامه تنها به برخی از آن سناریوها اشاره می‌کنیم و می‌گذریم.
مقامات کاخ سفید از سال 1386 با طراحی عملیات مخفی سعی نمودند با بی‌ثبات‌سازی محیط داخلی ایران و با بهره‌گیری از انتخابات سال 1388 طرح بازسازی شده انقلاب مخملین گرجستان را در ایران اجرایی نمایند.
سیمور هرش- نویسنده معروف آمریکایی- در تابستان 1387 طی مقاله‌ای در نشریه نیویورکر، راز را برملا کرد و نوشت: «سال گذشته کنگره آمریکا با درخواست بوش برای حمایت مالی از یک عملیات مخفی علیه ایران موافقت کرد.
این عملیات، که به عنوان یک حکم ریاست جمهوری امضا شده است، برای بی‌ثبات‌سازی رهبری ایران طراحی شده است. تلاش برای تضعیف دولت ایران از طریق کار بر روی گروه‌های مخالف و ارائه پول به آنها به منظور تغییر رژیم در ایران از جمله اقدامات تصویب شده در دستور بوش است.» (6)
ژنرال میرزا اسلم‌بیگ- رئیس پیشین ارتش پاکستان- نیز گفت: «اسناد بی‌چون و چرایی وجود دارد که از دخالت آمریکا در قضایای انتخابات ایران دلالت دارد. این اسناد ثابت می‌کند که سازمان سیا، 400 میلیون دلار در داخل ایران به منظور بروز یک انقلاب مخملی پس از برگزاری انتخابات، هزینه کرده است.» (7)
پاول رابرتز- معاون وزیر خزانه‌داری دولت ریگان و از چهره‌های سیاسی برجسته آمریکا- در مقاله‌ای در نشریه آمریکایی کانتر پانچ نوشت: «قطعا چنین احتمالی نیز مطرح است که کاندیدای شکست خورده، یعنی میرحسین موسوی و حلقه پشتیبانش به عنوان اجراکننده خواسته‌های آمریکا هماهنگ شده باشند.» (8)
امام خامنه‌ای در تاریخ 1388/2/22 در اجتماع مردم استان کردستان فرمودند: «انتخابات یکی از آزمون‌های بزرگ ملت ایران در مقابل چشم دشمنان است؛ به همین جهت روی انتخابات ما حساسند. از حدود یک سال پیش، دستگاه‌های تبلیغاتی دشمنان ملت ایران، با یک شیب ملایمی شروع کردند علیه این انتخابات حرف زدن و اقدام کردن و مطلب ساختن؛ دستگاه‌های امنیتی‌شان هم مشغول شدند به خبرگیری و گمانه‌زنی و پیشنهاد دادن.»
معظم‌له در تاریخ 1388/2/26 در جمع مردم مریوان فرمودند: «این که یا مسئولان ما، یا در دوره‌های انتخابات مثل وضع کنونی، نامزدهای انتخاباتی ما برای جلب توجه دیگران حرف‌های غربی‌ها را تکرار کنند، این - هیچ امتیازی محسوب نمی‌شود. امتیاز این نیست که ما آن چیزی را بگوییم که غرب می‌پسندد.»
آقای خاتمی با میدان دادن به منافقان جدید، راه عبور از خاتمی را هموار می‌کرد و پس از انتخابات سال 1388، سران فتنه، راه فتنه‌ای را ترسیم کردند که دشمن تصور کرد همه چیز تمام است!
امام خامنه‌ای در تاریخ 1388/5/18 فرمودند: «آدم گاهی می‌بیند که متاسفانه بعضی از نخبگان خودشان هم دچار بی‌بصیرتی‌اند؛ نمی‌فهمند؛ اصلا ملتفت نیستند. یک حرفی یکهو به نفع دشمن می‌پرانند، به نفع جبهه‌ای که همتش نابودی جمهوری اسلامی است.»
معظم‌له در تاریخ 1388/6/4 در دیدار دانشجویان فرمودند: «این جریان، چه پیشقراولانش دانسته باشند، چه ندانسته باشند، یک جریانی بود طراحی شده؛ تصادفی نبود.»
 مذاکره با آمریکا
از دو سال قبل از انتخابات نهمین دوره مجلس شورای اسلامی در سال 90، برنامه‌ریزی برای بی‌ثبات‌سازی جمهوری اسلامی ایران از سوی آمریکا و غربی‌ها آغاز شد. بنا بود فاز اول این طرح در انتخابات سال 1390 پیاده‌سازی شود.
ام پولاک- مدیر مرکز خاورمیانه‌ای سابان؛ وابسته به اندیشکده بروکینگز- اذعان می‌دارد: «هدف از اجرای این سیاست، تضعیف یا تحریک رژیم دینی ایران است تا مجبور گردد سیاست‌های معترضانه خود را در خارج از مرزها رها ساخته و با یک ائتلاف ملی جدید با اپوزیسیون در داخل مذاکره کند. در اصل، این سیاست در جست‌وجوی یافتن پاشنه آشیل جمهوری اسلامی است تا آن را وادار سازد برای حفظ اقتدار خود، امتیازات خوشایندی را واگذار نماید. نمی‌توان کاملا مطمئن بود، اما به نظر می‌رسد که به احتمال زیاد، آیت‌الله خامنه‌ای باید در آینده به مذاکره با آمریکا و یا اپوزیسیون داخلی تن در دهد.»
توجه به طرح‌های دشمن
در استمرار سناریوهای دشمنان، مقام معظم رهبری؛ حضرت امام خامنه‌ای، قبل از انتخابات یازدهم ریاست جمهوری و در تاریخ 19/10/1391 می‌فرمایند: «دشمن متوجه انتخابات ماست. انتخاباتی که در خرداد آینده در پیش داریم از نظر ما مهم است، از نظر دشمن هم مهم است؛ حواسش به آن انتخابات است.»
معظم‌له در همان سخنرانی فرمودند:‌«انسان با هوشیاری و زیرکی، حرکت‌های دشمن را تفرس کند، زیر نظر بگیرد و هدف‌های دشمن را کشف کند؛ این خیلی مهم است. اگر شما در یک مبارزه شخصی، در یک دفاع شخصی که در مقابل یک حریف قرار می‌گیرید، بتوانید حرکت او را پیش‌بینی کنید، هیچ ضربه‌ای نخواهید خورد. اگر حواستان پرت شد، غافل شدید، تمرکز را از دست دادید، به چیز دیگری سرگرم شدید، نتوانستید پیش‌بینی کنید که او چه کار می‌خواهد بکند، حتما ضربه می‌خورید. دشمن که نخوابیده، او بیدار است».
تحریم‌ها و براندازی
با نزدیک شدن به انتخابات خرداد ماه 1392، غربی‌ها اهداف خود را برای بی‌ثبات‌سازی محیط داخلی ایران آشکار می‌سازند. در این رابطه «شرمن» در مصاحبه‌ای با بی‌بی‌سی و در تاریخ 14/5/1391 می‌گوید:‌‌«ما مایل به سقوط رژیم ایران به شکل سقوط شاه با حضور میلیونی مردم در خیابان‌های تهران هستیم و این سناریویی است که تحریم‌ها قصد به وجود آوردنش را دارد.»
برنارد کوشنر- وزیر خارجه پیشین فرانسه- در مصاحبه با شبکه العربیه و در تاریخ دی ماه 1391 با صراحت بیشتری می‌گوید:«امیدوارم انتخابات ریاست جمهوری سال آینده ایران، زمینه‌ساز سرنگونی نظام ایران شود.»
حال باید پرسید در این ماجرا، دشمن به فکر عبور از روحانی است یا به فکر طراحی‌ای جدید برای انتخابات مجلس شورای اسلامی و خبرگان در سال 1394 است؛ و یا هر دو؟!
امام خامنه‌ای در دی ماه 1391 فرمودند:‌«همه دنیای استکبار و دولت‌های مستکبر دست روی دست هم گذاشتند، بلکه ملت ایران را تحریم کنند.»
معظم‌له هدف از تحریم را خسته کردن ملت ایران و به ستوه آوردن آنان دانستند و فرمودند: «خودشان هم می‌گویند که ما خواستیم ملت را در مقابل نظام جمهوری اسلامی به ایستادگی وادار کنیم.»
سرگرمی در میدان هسته‌ای
تجربه ما از آمریکا نشان می‌دهد که امروز نیز دشمن به دنبال طرحی برای انتخابات پیش روست. چه بسا در یک دیپلماسی آشکار به دنبال سرگرم کردن ما به موضوع هسته‌ای است؛ تا با بهره‌گیری از غفلت‌ها، ضربه اساسی خود را در انتخابات به جمهوری اسلامی ایران بزند.
برای دشمن، سران فتنه و حتی روحانی و هاشمی مهم نیستند. هر مهره‌ای در پازل، زمان مصرف مشخصی دارد. هدف بهره‌گیری از قدرت افراد در راستای رسیدن به نتیجه است.
کنت تیمرمن- عضو ارشد سازمان سیا- در سال 1377 گفت:‌«ما باید درصدد روی کار آوردن یک حکومت دمکراتیک به جای حکومت روحانیت باشیم.»
وی برای رسیدن به این هدف، اذعان نمود:‌«برقراری روابط به معنای ختم انقلاب است، زمانی که ستون مبارزه با آمریکا فرو ریزد، کل انقلاب فرو خواهد ریخت.»(9)
تخریب عقاید انقلابی
ادوارد شرلی- مسئول سابق شبکه جاسوسی سیا- نیز گفته بود:‌«کلید اصلی برای ایجاد یک تغییر بنیادین در سیاست‌های ایران، از بین بردن خصوصیات انقلابی رژیم ایران است، این فقط با تحریم اقتصادی به دست نمی‌آید، بلکه باید نفوذ روحانیون از بین برود و عقاید انقلابی از درون تهی شود.»(10)
هاشمی‌رفسنجانی این چراغ را روشن می‌کند و در تاریخ 13/5/1394 در اجلاس مدیران و رؤسای آموزش و پرورش می‌گوید:‌«ادامه این راه (راه تحول و تغییر) سخت است و مردم باید از تحولی که ایجاد کرده‌اند پایداری و حراست کنند. یکی از جاهایی که این تحول بروز کرد و از کارهایی بود که نمی‌گذاشتند انجام شود و هنوز هم برای انجام شدن آن دست و پا می‌زنند، مسئله مذاکره با آمریکا بود و هم‌اکنون تابوی مذاکره با آمریکا شکست.»!!
هاشمی قبل از آن نیز گفته بود:‌«این توافق (هسته‌ای) مرا به یاد فتح خرمشهر و پیروزی پذیرش قطعنامه انداخت.»
وی افزوده بود:‌«بازگشایی سفارت آمریکا در ایران غیرممکن نیست.»(11)
سناریوی جدید
گویا سناریوی قبل از انتخابات سال 1388 در حال بازنویسی است. سناریویی که خاتمی و هاشمی در آن نقش اصلی را ایفا کردند. مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم نیز در نامه‌ای به رئیس‌جمهور نوشتند:‌«شایسته است دولت تدبیر و امید، به پاس این موفقیت و با بهره‌گیری از فرصت، برای تحقق دیگر وعده‌های خود بکوشد. انتظار عمومی این است که دولت افزون بر تلاش برای حل و کاهش مشکلات اقتصادی و برخورد با فساد سیاسی، برای برگزاری انتخاباتی عادلانه و سالم در پایان سال تلاش کند؛ انتخاباتی که نتیجه آن راهیابی نمایندگان واقعی مردم، به نهاد قانون‌گذاری و خبرگان باشد. دست‌یابی این هدف در گرو برقراری مذاکره‌ای ملی با میانجی‌گری دولت، در راستای کاهش بدبینی، تنش‌زدایی و نیز اعتمادسازی بین نیروهای سیاسی خواهد بود.»(12)
اینگونه گفتن و نوشتن، از جنس حرف‌های فتنه‌گران 88 و دقیقا برای کشاندن فتنه‌گران به عرصه انتخابات و بهره‌گیری از قدرت آنان برای فتنه‌ای جدید و برای اجرای سناریوی جدید آمریکایی‌ها است.
المانیتور می‌نویسد:‌«توافق هسته‌ای می‌تواند به پیشرفت تلاش‌های روحانی در ایفای چنین نقشی کمک کند و انتخابات آتی مجلس در سال 2016 می‌تواند اقدام اولیه در این زمینه باشد.»
جذب روحانی
جان‌کری، اما روشن‌تر می‌گوید: «اگر ما به این توافق پشت کنیم، یک پیام به افراط‌گرایان در ایران می‌فرستیم و آنان احساس خوبی خواهند کرد و کسی نمی‌داند که در انتخابات چه بر سر روحانی می‌آید.»
رابرت لیتواک- کارشناس اندیشکده ویلسون- هدف را روشن‌تر بیان می‌کند:‌«این توافق موجب تقویت جناح میانه‌رو در داخل ایران گشته و ایران را در مسیر اجتماعی مطلوب آمریکا قرار می‌دهد.»
البته مراد رابرت از جناح میانه‌رو، جریان همراه با آمریکا و جناح فتنه‌گر است. همانان ایران را در مسیر مطلوب آمریکا قرار می‌دهند.
خط قرمز
دقیقا برای جلوگیری از تکرار فتنه 88 بود که امام خامنه‌ای در تاریخ 5/6/ 1393 به رئیس‌جمهور و هیئت دولت فرمودند: «در موضوع جناح‌بندی‌های سیاسی همواره تاکید بر رفاقت و انس با یکدیگر است؛ اما در برخی موارد هم مسئله متفاوت است و باید حتما خطوط قرمز و خطوط فاصل رعایت شوند، مسئله فتنه و فتنه‌گران از مسائل مهم و از خطوط قرمز است که آقایان وزرا باید همانگونه که در جلسه رای اعتماد خود بر فاصله‌گذاری با آن تاکید کردند، همچنان بر آن پای‌بند باشند.»
معظم‌له در تاریخ 20/4/1394در دیدار با دانشجویان فرمودند: «عناصری نظیر کسانی که در سال 88 آن حوادث را به راه انداختند و بدون هیچ منطقی با اسلامیت و جمهوریت نظام مخالفت کردند، قابل اطمینان نیستند.»
 نتیجه
پس نگاهمان را درست کنیم. طرح پنهان آمریکایی‌ها را در آستانه انتخابات مجلس خبرگان و مجلس شورای اسلامی در سال 1394 مورد کنکاش قرار دهیم. به چیز دیگری سرگرممان نکنند. اگر آینده را پیش‌بینی نکنیم، حتما ضربه می‌خوریم. خصوصا در موضوع مجلس خبرگان رهبری که بسیار مهم و اثرگذار است. چه بسا دشمن به دنبال طرحی برای نفوذ در مجلس خبرگان برای تغییر رهبری است. هدفی که هرگز محقق نخواهد شد ولی می‌تواند به نظام ضربه بزند و مشکل مقطعی درست کند.
پی نوشتها در دفتر روزنامه موجود است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ مرداد ۹۴ ، ۱۰:۲۶
کانون بسیج فرهنگیان ناحیه 4 قم
خبرگزاری بسیج - سیدحسین علوی
سکوت این روزهای ما در مقابل جنایتی که علیه فرهنگ و باورهای ملت ایران در حال وقوع است، تراژدی هولناکی است که اگر با درمان و بلکه جراحی عاجل مواجه نگردد ممکن است به کودتایی شبیه دو کودتای ناکام آمریکایی اسراییلی در دو تابستان 78 و 88 منتهی شود.

اکران قانون‌ستیزانه‌ی فیلم سینمایی «قصه‌ها» به کارگردانی یکی از عناصر نشان‌دار فتنه‌ی 88 در سینماهای ایران، زنگ خطر بزرگی برای دلسوزان اسلام و انقلاب بود. لکن سکوت ما در مقابل بازگشت جریان انحراف و خط نفاق جدید، گویا همچنان تمامی ندارد!

فیلم قصه‌ها، اثری است که هرچند عنوان یک فیلم سینمایی را با خود یدک می‌کشد، اما از اولیه‌ترین شاخصه‌ی یک اثر سینمایی که عبارت است از «داشتن یک قصه» تهی می‌باشد! نگارنده این سطور پس از مشاهده این فیلم، از منتقدین سینمایی خواسته است تا داستان این فیلم را برایش روایت کنند، اما با کمال تاسف هیچیک از این دوستان سر از فیلم بی‌سروته خانم بنی‌اعتماد درنیاورده است!

در واقع قصه‌ها یک دروغ سینمایی است! کارگردان این فیلم ظاهرا قصد داشته؛ مستندی از سیاهی‌هایی که معمولا رسانه‌های منتسب به سازمانهای جاسوسی صهیونیستی به جمهوری اسلامی نسبت می‌دهند بسازد، اما چون؛ چنان سیاهی متراکمی در عالم واقع وجود نداشته، مجبور شده است تا متوصل به هنرپیشه‌های سینمایی گردد!

در این فیلم رخشان بنی‌اعتماد، شخصیتهای فیلمهای قبلی‌اش (همچون دختری با کفشهای کتانی، زیر پوست شهر، گیلانه، روسری‌آبی و...) را به زمان حال آورده و همه‌ی آنها را به انضمام همه مردم ایران، انسانهایی بدبخت و مفلوک نمایش می‌دهد که هرکدام به واسطه‌ی جور و ظلم حکومت اسلامی (!) به نحوی سیه‌بخت شده‌اند! در واقع این کارگردان فتنه‌گر در فیلم مورد اشاره که از اولین شاخصهای یک اثر هنری بی‌بهره‌ است، گویی صرفا می‌خواسته تا دوربین خود را جلوی دهان هنرپیشگانی بگیرد که فحشهای شعاری‌ای که وی در قالب سناریو به آنها حقنه فرموده را با آب و تابی آرتیست‌مئابانه بازگو کنند!

در فیلم مورد اشاره انقلاب‌ستیزی و خصومت با نظام اسلامی به وضوح به چشم می‌خورد. به نحوی که توهینهای صریح نسبت به دستگاه قضایی، متدینین، قوانین کشور و... در کنار حمایت آشکار از عناصر میدانی کودتای آمریکایی اسراییلی 88، نمادهای ضدانقلابیون و سلطنت‌طلبان و ... را می‌توان به دقت در این فیم آدرس داد!

به این نمونه توجه فرمایید:

پیرمردی کراواتی که نظام اداری کشور حق او را ضایع کرده، جهت تظلم‌خواهی روانه‌ی دستگاه قضایی شده است. قاضی جمهوری اسلامی کیست؟ یک جوان فاسد، عصبی‌مزاج، شهوت‌ران و زن‌باره! شُهرت‌طلب و علاف و بیکار که کار احدی از ارباب رجوع را راه نمی‌اندازد!!! و وقتی پیرمردی که تیپ عناصر سلطنت‌طلب و ضدانقلاب را دارد، به این قاضی بی‌لیاقت اعتراض می‌کند که چرا کارش را پیگیری نمی‌کند، با فریادهای قاضی مواجه شده و همین آدم فاسد که نماد دستگاه قضایی است، وی را «اغتشاش‌گر» خوانده و با استفاده از مامورین حراست، پیرمرد تظلم‌خواه را که اکنون فاسدین به او لقب اغتشاش‌گر داده‌اند(!!) از اتاقش بیرون می‌کند!

باز به این نمونه توجه کنید:

پیرزنی به نمایش در می‌آید که پسرش به خاطر شرکت در تظاهرات علیه جمهوری اسلامی (کودتای آمریکایی اسراییلی 88) اکنون به زندان افتاده. کسی جنایات پسرک را در فیلم نمی‌بیند، اما تا دلتان بخواهد مظلومیت و معصومیت مادر فلک‌زده‌ای را می‌بیند که دائما مدعی است جمهوری اسلامی پسرش را بدون هیچ جرمی به زندان افکنده است! مادری که اکنون برای بیرون آوردن پسرش از زندان دربه‌در به دنبال سندی به عنوان وثیقه است!

نمونه‌ای دیگر:

بدون هیچ مقدمه‌ای در متروی تهران زنی شوهردار نمایش داده ‌می‌شود که با دوست‌پسرش (با عرض معذرت از خوانندگان گرامی!) مشغول قرار گذاشتن در خانه‌اش، در وقت خروج شوهرش از خانه می‌باشد! در دیالوگهای رکیکی که میان این دو (زانی و زانیه) رد و بدل می‌شود، مشخص می‌گردد؛ پدر این زن فاسد، مردی است که هرچند در غیرت اسلامی بسیار جدی است، اما خودش (بازهم با عرض پوزش از خوانندگان گرامی) خانم‌باز است!


بازهم بخوانید:

یک مرکز مشاوره بیماری ایدز به نمایش در می‌آید که جوانکی با یک تاکسیِ وَن نقش راننده‌ی آن مرکز را بر عهده دارد. جوانک کیست؟ یک دانشجوی نخبه‌ی این مملکت که نظام جمهوری اسلامی او را صرفا به خاطر اعتقاداتش از دانشگاه اخراج کرده و حالا مشغول مسافرکشی است! در فیلم هیچ اشاره‌ای به قانون‌شکنی‌ها فتنه‌گری‌ها اغتشاش‌گری‌ها، عملیاتی کردن دستورالعملهای سازمانهای سیا و موساد و... توسط کسانی که از دانشگاه‌ها اخراج شده‌اند نمی‌شود. اما تا بخواهید این جماعت عقب‌افتاده که همچنان جای پنجه‌های کثیفشان بر گونه‌های ملت رنج‌کشیده‌ی ایران باقی است، موجوداتی نخبه و مظلوم نمایش داده شده و نظامی که حامی حقوق مردم خویش بوده، در شمایل حیوانی ظالم به نمایش درمی‌آید! جوان مذکور به صراحت می‌گوید: «در این مملکت امکان کار کردن وجود ندارد! من آن مدلی زندگی کرده‌ام که مجبورم کرده‌اند. نه آن مدلی که خودم می‌خواسته‌ام!» و البته یادتان باشد که اینها سخنان قهرمان فیلم است!

... و بخوانید:

زن فلک‌زده‌ای در همان مرکز مشاوره، مشغول خدمات کارگری است که همسر معتادش، صورتش را با آب جوش سوزانده! حالا این جانور وحشی کیست؟ مرد معتادی که دائما نام قدسی حضرت صدیقه طاهره (سلام‌الله علیها) و حضرت باب‌الحوائج ابالفضل العباس (علیه السلام) را بر زبان جاری می‌کند! و البته دائما دم از غیرت مردانه‌ی اسلامی نیز می‌زند!

این غُصه را ادامه دهید و باز هم بخوانید:

گروهی از کارگرها نمایش داده می‌شوند که با یک مینی‌بوس عازم اداره کار هستند تا اعتراض خود را علیه چندین ماه عدم دریافت حقوقشان به گوش مسئولین برسانند. جلوی اداره مورد نظر که می‌رسند، مامورین انتظامی و حراست، در شمایل وحوش و درندگان، به آنها حمله‌ور شده و قبل از اینکه کارگران از ماشین پیاده شوند ضمن ضرب و شتم آنها با بددهانی مشمئزکننده‌ای علیه این جماعت مظلوم توهین کرده! و نهایتا استخوانهای آنها را نیز خورد می‌نمایند!

در این فیلم هیچ نقطه‌ی امیدی برای جامعه‌ی ایرانی پیش‌بینی نشده! تصویر جامعه‌ی ایران تصویری سیاه و تباه است! همگان بدبختند! آحاد ملت زیر ستم و جور جمهوری اسلامی‌اند! مردم؛ بازیچه و آلت دست حکومت اسلامی‌اند! به صراحت از زبان شخصیتی که نماد دستگاه قضایی مملکت است، بیان می‌شود که «مردم خودشان باید مشکلاتشان را حل کنند!» و البته حکومت اسلامی هیچ مسئولیتی در قبال مشکلات خلق خدا ندارد! فحشا؛ آنهم در حد زنای محصنه(!!!) مساله‌ای کاملا عادی است! غیرت؛ خصلت مردان شهوت‌ران، متظاهر و منافق است! غیرت؛ خصلت وحشیِ معتادی است که صورت همسرش را با آب جوش سوزانده است! جوانان نخبه؛ مسافرکشی می‌کنند! هیچ کاری برای مردم وجود ندارد! حق ملت در دستگاه قضایی تضییع می‌شود! جوانان مظلوم در کنج زندانند و مادران پیرشان از دست این نظام ظالم و فاسد خون دل می‌خورند و کاری از دستشان برنمی‌آید! کارگران فلک‌زده‌ای که قصد تظلم‌خواهی دارند زیر مُشت و لگد و فحش عُمّال بی‌سروپای حکومت اسلامی؛ استخوانهایشان خورد می‌شود! انسانهای وارسته و مودب و مظلوم، چهره‌های کراواتی و مظلومانه دارند! زنان؛ توسری‌خورده‌های این حکومت‌اند! و...

سراپای این فیلم مملو از رذالت و سیاه‌نمایی است. گویی کارگردان در عقده‌ی طوفان 9دی 88 که بساط همپیالگان خائنش را بر باد داد، آنچنان با بغض و کینه به ملت و نظام برآمده از خواست ملت نگریسته که به اعلی درجه‌ی اعتدال‌گرایی نائل گشته است!

وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با صدور مجوز اکران این فیلم فاسد، بدون تردید مرتکب اقدام علیه امنیت فرهنگی کشور گشته است! چنین فیلم سیاهی که با شعار اعتدال‌گرایی به روی پرده رفته، همان فیلمی است که قبل از اکران عمومی آن با مجوز ارشاد «اسلامی»؛ مورد حمایت صریح سخنگوی وزارت امور خارجه‌ی آمریکا قرار گرفته بود! این همان فیلمی است که خبرگزاری آمریکایی  صهیونیستی آسوشیتدپرس در توصیف آن نوشت: «فیلم قصه‌ها واقعیت سیاه زندگی روزمره‌ی شهروندان ایرانی را به دور از سانسور ملّاها نمایش داده است»! این همان فیلمی است که تلویزیون العربیه (متعلق به جنایتکاران متوحش خلیج فارس) آن را «نمایی واقعی از رنجی که مردم ایران زیر ستم جمهوری اسلامی می‌کشند» خواند!

نگارنده تردیدی ندارد؛ کسانی که به این فیلم مجوز اکران داده‌اند، یا عناصری در نهایت جهل و بی‌تدبیری و بی‌لیاقتی‌اند یا همان عناصری هستند که در 9 دی 88 از گرداب ده‌ها میلیونی ملت ایران تودهنی خورده‌اند! و البته وجه دوم را محتمل‌تر می‌دانم! فیلم مورد اشاره، تمامی شاخصه‌های کینه‌ورزی علیه اسلام و انقلاب و نظام اسلامی و مومنین و متدینین را داراست. متولیان اکران این فیلم اگر حتی یک پیام اخلاقی مثبت در قاموس آن را برشمرند، نگارنده دست از تمام ادعاهای خویش برخواهد داشت! فیلمی به این سیاهی؛ اکنون با مُهر تایید دولت جمهوری اسلامی روی پرده‌ی سینماهای این دیار مظلوم، رقص کنان، به ریش اسلام و انقلاب می‌خندد و به ما یادآوری می‌کند؛ شعار خوش‌رنگ و لعاب اعتدال؛ همان اصلاحات آمریکایی است! و البته این حقیقت تلخ را به یادمان می‌آورد که؛ از ماست که بر ماست!

و سخن آخر اینکه؛ تمامی شواهد و قرائن و مستندات خدشه‌ناپذیری که تنها گوشه‌ای از آنها این روزها در خبرگزاری بسیج منتشر می‌شود، به وضوح حکایت از آن دارند؛ خط انحرافی‌ای که وزارت ارشاد متاسفانه در عرصه‌های مطبوعات، سینما، کتاب، موسیقی و... در پیش‌گرفته، طابق‌النعل بالنعل؛ همان راهی است که این وزارتخانه کلیدی در عصر اصلاحات آمریکایی در پیش‌گرفته بود. آن روز وزیری بر سر کار بود که بعدها مشخص شد؛ عامل سرویس جاسوسی بریتانیا بوده است! لذا از وزیر محترم ارشاد که فرزند یکی از استوانه‌های راستین اسلام و انقلاب‌اند، توقع می‌رود با عبرت‌گرفتن از اتفاقات تلخ آن دوران سیاه، دامان خویش را از آلایش بیشتر به این فساد بزرگ پالایش نمایند. و صد البته وظیفه نهادهای نظارتی مهمی چون دستگاه قضایی و مجلس شورای اسلامی در این میان قابل انکار نیست.


۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۳ تیر ۹۴ ، ۰۹:۲۳
کانون بسیج فرهنگیان ناحیه 4 قم


کد کج شدن تصاوير